1- بزرگترین عیب برای دنیا همین بس که بیوفاست. حضرت علی علیهالسلام
2- آرزو دارم روزی این حقیقت به واقعیت مبدل شود که همهی انسانها برابرند. مارتین لوترکینگ
3- بهتر است روی پای خود بمیری تا روی زانوهایت زندگی کنی. رودی
4- بر روی زمین چیزی بزرگتر از انسان نیست و در انسان چیزی بزرگتر از فکر او. همیلتون
5- عمر آنقدر کوتاه است که نمیارزد آدم حقیر و کوچک بماند. دیزرائیل
6- چیزی ساده تر از بزرگی نیست آری ساده بودن همانا بزرگ بودن است. امرسون
7- به نتیجه رسیدن امور مهم، اغلب به انجام یافتن یا نیافتن امری به ظاهر کوچک بستگی دارد. چاردینی
8- آنکه خود را به امور کوچک سرگرم میکند چه بسا که توانایی کارهای بزرگ را ندارد. لاروشفوکو
9- اگر طالب زندگی سالم و بالندگی می باشیم باید به حقیقت عشق بورزیم. اسکات پک
10-زندگی بسیار مسحور کننده است فقط باید با عینک مناسبی به آن نگریست. دوما
11-دوست داشتن انسانها به معنای
دوست داشتن خود به اندازه ی
دیگری است. اسکات پک
12-عشق یعنی اراده به توسعه خود
با دیگری در جهت ارتقای
رشد دومی. اسکات پک
13-ما دیگران را فقط تا آن قسمت از
جاده که خود پیمودهایم
میتوانیم هدایت کنیم. اسکات
پک
14-جهان هر کس به اندازه ی وسعت
فکر اوست. محمد حجازی
15-هنر، کلید فهم زندگی است. اسکار وایله
16-تغییر دهندگان اثر گذار در
جهان کسانی هستند که بر خلاف جریان شنا میکنند. والترنیس
17-اگر زیبایی را آواز سر دهی، حتی
در تنهایی بیابان، گوش شنوا
خواهی یافت. خلیل جبران
18-روند رشد، پیچیده و پر زحمت است
و در درازای عمر ادامه
دارد. اسکات پک
19-در جستجوی نور باش، نور را مییابی. آرنت
20-برای آنکه کاری امکانپذیر
گردد دیدگان دیگری لازم است، دیدگانی نو. یونک
21-شب آنگاه زیباست که نور را باور
داشته باشیم. دوروستان
22-آدمی ساختهی افکار خویش است
فردا همان خواهد شد که
امروز میاندیشیده است. مترلینگ
23-اگر دریچه های ادراک را شسته
بودند، انسان همه چیز را
همان گونه که هست میدید: بیانتها. بلیک
24-برده یک ارباب دارد اما جاهطلب
به تعداد افرادی که به
او کمک میکنند. بردیر فرانسوی
25-هیچ وقت به گمان اینکه وقت دارید
ننشینید زیرا در عمل
خواهید دید که همیشه وقت کم و کوتاه است. فرانکلین
26-نباید از خسته بودن خود شرمنده
باشی بلکه فقط باید سعی کنی
خسته آور نباشی. هیلزهام
27-هر قدر به طبیعت نزدیک شوی،
زندگانی شایسته تری را پیدا میکنی. نیما یوشیج
28-اگر زمانی دراز به اعماق نگاه
کنی آنگاه اعماق هم به درون
تو نظر میاندازند. نیچه
29-زیبائی در فرا رفتن از روزمرهگیهاست. ورنر هفته
30-برای کسی که شگفتزدهی خود
نیست معجزهای وجود ندارد. اشنباخ
31-تفکر در باب خوشبختی، عشق،
آزادی، عدالت، خوبی و بدی، تفکر
دربارهی پرسشهایی است که بنیاد هستی ما را دگرگون میکند. ادگارمون
32-"عقلانیت باز" آن عقلانیتی است که فراموش نمیکند که "یکی" در "چند" است و
"چند" در "یکی". ادگارمون
33-آرامش، زن دلانگیزی است که در
نزدیکی دانایی منزل دارد. اپیکارموس
34-هیچ چیز در زیر خورشید زیباتر
از بودن در زیر خورشید
نیست. باخمن
35-تنها آرامش و سکوت سرچشمهی
نیروی لایزال است. داستایوفسکی
36- خداوندا مرا از کسانی قرار دِه که دنیاشان را برای دینشان میفروشند نه دینشان را برای دنیاشان. دکتر علی شریعتی
37-علت هر شکستی، عمل کردن بدون فکر
است. الکسمکنزی
38-من تنها یک چیز میدانم و آن
اینکه هیچ نمیدانم. سقراط
39-دانستن کافی نیست، باید به
دانسته ی خود عمل کنید. ناپلئون
هیل
40-تمام محبتت را به پای دوستت
بریز نه تمام اعتمادت را. حضرت علی علیهالسلام
41-خداوند، روی خطوط کج و معوج،
راست و مستقیم مینویسد. برزیلی
42-تکامل و حرکت، مبنا و پیش فرض
کل وجود است. انگلس
43-کسی که دارای عزمی راسخ است،
جهان را مطابق میل خویش عوض
می کند. گوته
44-بهتر است ثروتمند زندگی کنیم
تا اینکه ثروتمند بمیریم. جانسون
45-اگر میبینی کسی به روی تو لبخند
نمیزند علت را در لبان
فرو بسته ی خود جستجو کن. دیل
کارنگی
46-شیرینی یکبار پیروزی به تلخی
صد بار شکست میارزد. سقراط
47-قطعاً خاک و کود لازم است تا گل
سرخ بروید. اما گل سرخ نه
خاک است و نه کود پونگ
48-ضعیفالاراده کسی است که با هر
شکستی بینش او نیز عوض شود. ادگار آلنپو
49-لحظه ای که به کمال رسیدم و منور
شدم، تمام هستی کامل و
منور شد. بودا
50-انسان باید از هر حیث چه ظاهر
و چه باطن، زیبا و آراسته
باشد. آنتوان چخوف
51-برای اداره کردن خویش، از سرت
استفاده کن و برای اداره
کردن دیگران، از قلبت. دالایی
لاما
52-تمام افکار خود را روی کاری که
دارید انجام می دهید
متمرکز کنید. پرتوهای خورشید تا متمرکز نشوند نمی سوزانند. گراهام بل
53-اگر جانت در خطر بود بجای پنهان
شدن بکوش همگان را از
گرفتاری خویش آگاه سازی. ارد
بزرگ
54-اگر در اولین قدم، موفقیت نصیب
ما می شد، سعی و عمل
دیگر معنی نداشت. موریس مترلینگ
55-ما ندرتاً دربارۀ آنچه که داریم
فکر می کنیم، درحالیکه
پیوسته در اندیشۀ چیزهایی هستیم که نداریم. شوپنهاور
56-آنکه می تواند، انجام می دهد،
آنکه نمی تواند انتقاد
می کند. جرج برنارد
شاو
57-لحظه ها را گذراندیم که به
خوشبختی برسیم؛ غافل از آنکه لحظه ها همان خوشبختی بودند. دکتر
علی شریعتی
58-بیشترین تأثیر افراد خوب زمانى احساس مى شود که از میان ما رفته باشند. امرسون
59-از دیروز بیاموز. برای امروز
زندگی کن و امید به فردا
داشته باش. آلبرت انیشتن
60-پیروزی آن نیست که هرگز زمین نخوری، آنست که بعد از هر زمین خوردنی برخیزی. مهاتما گاندی
حقوق زن در اسلام و مقایسه آن با دیدگاه بین المللی حقوق بشر
مقدمه
بررسی حقوق زن و تعیین جایگاه وی در جامعه بدون شناخت حقوق عامه ی انسان ها در آن جامعه ممکن نیست زیرا زن در نقش های مختلف; هم چون مادری، فرزندی، همسری و نیز در مشاغل آموزشی،بهداشتی و حرفه های تخصصی دیگر در ارتباط با سایر اقشار قرار دارد که در جامعه تاثیر گذاشته و متقابلا از فعل و انفعالات جامعه متاثر می شود. هم چنین نوع حکومت ها و نظام های اداره ی جوامع در ارتباط مستقیم با حقوق انسان ها و در نتیجه حقوق و جایگاه زن می باشد. از یک منظر بالاتر، حتی تشکیلات و نظام خانواده را می توان منبعث از نظام حکومت ودر واقع بیانگر ارزشهای حاکم در کل جامعه و نحوه ی اداره آن دانست .
حقوق زن در دو نظام مختلف
با نگاهی به تاریخچه ی حیات بشر، مظلومیت زن در دوران مختلف و در کلیه ی جوامع اعم از کشورهای متمدن و نظام سرمایه داری و سایر نظام ها و حکومت ها به خوبی قابل مشاهده است. در این قسمت به تشریح چگونگی و علل این مظلومیت به تفکیک در دو نظام غرب و کشورهای به اصطلاح «جهان سوم » شامل کشورهای اسلامی می پردازیم.
1-برابری کمی در نظام سرمایه داری
نظام دموکراسی غرب که مدعی ایجاد مساوات و برابری مردان با زنان است، به دلیل نیاز چرخ های اقتصاد سرمایه داری به نیروی کار زنان و ضرورت ایجاد انگیزه برای آنان در ترک خانه و ورود به صحنه ی فعالیت های اقتصادی،تا حدود زیادی برابری حقوق کمی زنان با مردان را پذیرفته و به اجرا گذارده است .
الف: جبر انگیزشی در نظام سرمایه داری
از آن جا که هدف این کشورها رشد و توسعه ی اقتصادی و بالا بردن سود سرمایه است، علی رغم آزادی های ظاهری افراد و وجود دموکراسی، در این کشورها به نظر می رسد نوع دیگری از سلطه، جایگزین جبر و استبداد عینی وظاهری سلاطین و امپراطوری قرون گذشته شده است که این امر پیام د احتیاجات روزافزون مادی انسا ن مصرفی می باشد که جبر از عمل و ذهن عبور کرده و قهر بر انگیزه ها و امور روحی قرار گرفته است .
ب: مظلومیت زن
به عبارت دیگر، جبر یا قهر ظاهری حاکمانی; چون فراعنه، چنگیز یا هیتلر بر نسل های گذشته به شکلی دیگر; خواه ناخواه در جامعه ی متمدن امروز رخ می نماید; یعنی مدیران سیاسی حکومت های جوامع به اصطلاح «توسعه یافته » با در دست داشتن ابزار رفع نیازهای مادی انسان های مصرف زده این نوع از جبر و انگیزه ها را موجب شده اند که در نتیجه ی آن هویت انسانی انسان ها از جمله زنان، مظلومانه هم چون کالا مورد خرید و فروش قرار می گیرد. (البته یک خرید و فروش اجتماعی ) .
پ: بهره برداری از جنسیت زن
جنسیت زنان نیز در بازار سود سرمایه و توسعه ی اقتصادی مورد استفاده ی نامشروع قرار گرفته و علی رغم ظاهر فریبنده حضور بی قید و بند زنان، هنوز هم مناصب و مشاغل حساس و تصمیم گیری های اساسی در حیطه کار مردان است و اکثریت مدیران سیاسی و اقتصادی آن جوامع را مردان تشکیل می دهند .
ت: خانواده و نظام سرمایه داری
در روابط خانوادگی نیز به دلیل مشغولیت بیش از حد زنان در بیرون از خانه و مصرف زدگی آنان، هویت عشق و ابتهاج جای خود را به عشق مصنوعی داده و تنوع کثرت و هرج و مرج جنسی در این جوامع ، جایی برای تحقق کرامت انسانی باقی نگذارده است. سیستم توسعه ی اقتصادی حاکم بر جوامع پیشرفته، وجدان حقوق بشری را متزلزل ساخته و نظام ارزشی را متاثر از نظام کالایی نموده است. لذا در چنین سیستمی رشد همه جانبه که هدف اصلی هر نظام است، برای انسان محقق نخواهد شد و تنها سرمایه است که با شتابی روزافزون رشد کرده و بنیان روابط انسانی و کانون خانواده را می فرساید .
2- منشاء اضطراب زنان در تمدن امروز غربی
در جوامع مترقی، زن علاوه بر مشارکت در فعالیت های اقتصادی، هم چنان عهده دار وظایف مادری و پرورش فرزند نیز هست و در این میان به خاطر خستگی کار بیرون از خانه و فقدان عاطفه و محبت درون خانواده، روزبه روز از عواطف مادری وی کاسته می شود. این معضل نه تنها ناشی از جدا شدن فرزند از مادر، از سنین ابتدای طفولیت و سپرده شدن وی به مراکز پرورشی اجتماعی است، بلکه از لحاظ روانی نیز مادر، فرزند خود را دست و پاگیر دانسته و با چنین نگرشی، طبیعتا وابستگی های حقیقی و رحمیت را جزو اخلاق قرون گذشته و مربوط به نظام های قومی اولیه می داند .
به عبارت دیگر، در این گونه جوامع، شرایط اجتماعی، جدایی فرزند از مادر را ایجاب می کند و حاصل این جدایی، اضطرابی است که انسان ها برای فرار از آن، به مصرف بیشتر کالاهای مادی و روی آوردن به تنوع و یا اعتیاد متوسل می شوند که خود موجب تزاید اضطراب است .
3- پیدایش نهضت های زنان
ایجاد و افزایش حرکت های آزادی خواهانه ی زنان و مکاتب طرفداری از حقوق زنان; مانند فمینیسم در عرصه ی همین جوامع پیشرفته، با شعار و پیام اصلی «زن تو نیازی به مرد نداری » نشانگر عدم رضایت زنان از موقعیت خود و تلاش برای به دست آوردن آرامش در زندگی می باشد .
« کی ابلینگ » در مقاله ی خود تحت عنوان شکست فمینیسم می نویسد: « پیام فمینیسم فلسفه ای بود که موجب عادی شدن طلاق از سویی و مصرفی شدن زنان از سوی دیگر گردید . شوهران بسیاری از زنان که زیاده از حد کار می کردند و لذا در خانه با ظاهری نامرتب و آشفته حاضر می شدند، آنان را ترک کرده اند و لذا بار مسئولیت فرزندان یکباره به عهده ی مردان گذارده شده است.» (1)
در برابر از هم گسیختگی نهاد خانواده، بنا به اظهار طرفداران این نهضت ها «زنان در پرتو اوج گیری فمینیسم موفقیتهای چندی در کسب مناصب مهم سیاسی و رفع محدودیت های سنتی و خرافی داشته اند» که با فرض صحت این مدعا، هنوز هم تعداد بسیاری از زنان گرفتار مشکلات عدیده ی اجتماعی و خانوادگی هستند. (2)
مظلومیت زن در کشورهای اسلامی
در کشورهای جهان سوم و جوامع اسلامی نیز، زن به نوعی دیگر مظلوم واقع شده و حقوق انسانی وی از او سلب گردیده است. ریشه این استضعاف و ظلم بر زن را می توان در دو عامل خلاصه نمود :
1- سلطه ی ابرقدرت ها بر کشورهای اسلامی و چپاول منابع و ثروت های آنان و در نتیجه، تضعیف بنیه ی اقتصادی و نیز سوء مدیریت و وابستگی رهبران و سران سیاسی آنان که موجب محرومیت اقشار مختلف به خصوص زنان و کودکان در این جوامع گردیده است .
2- پیروی از سنت های کهن و خرافات ناشی از جهل که موجب مرد سالاری در خانواده و اجتماع گشته و زنان را در برخورداری از حقوق اولیه ی انسانی خود محروم ساخته است. شایان ذکر است که در جوامع اسلامی، ظاهرا بعضی از این سنت های غلط به دین اسلام نسبت داده می شود ، که نسبتی نادرست است .
حقوق زن در اسلام
حقوق و اختیارات زن در اسلام و مسؤولیت های وی، پس از تبیین نقش تکوینی و منزلت تشریعی واجتماعی وی و تاثیر آن در گسترش اسلام، با ارتقای ظرفیت روحی،عرفانی و معنوی جامعه و ادراکات عمومی مردم مشخص خواهد شد .
1-منزلت تکوینی
تاثیر روحیات و خلقیات مادر بر طفل از اهمیت ویژه ای برخوردار است. زیرا روح انسانی انسان در رحم مادر بر طفل دمیده می شود، نه در صلب پدر و این مساله نشانگر کمال تاثیر مادر در شکل گیری «شاکله ی روحی طفل » است. به عبارت دیگر، خلقیات فرزند که شاکله ی اصلی فطرت او را مشخص می کند در بطن مادر و متاثر از وضعیت روانی وجسمانی او است . لذا همان نقشی که خانواده نسبت به عناص ر اجتماعی عهده دار است ، زن به تمامه و به کماله درمنزلت تکوینی خانواده به عهده دارد .
2- منزلت تشریعی
راه و روش و روابطی که براساس آن رفتار زن و موضع وی در جامعه تعیین می گردد، منزلت تشریعی زن را معین می کند. شرع مقدس اسلام حقوق و مسؤولیت های زن را به عنوان یک انسان مستقل (نه در مقایسه با مردان) در امور مختلف بیان نموده است. در این سیستم به جای تساوی، تعادل و توازن مطرح شده و اگر هر یک از انسان ها; اعم از زن و مرد جایگاه خود را شناخته و با علم به این که خداوند هرگز در مورد بندگان خود قایل به تبعیض نیست، برای رسیدن به استقلال و حقوق تعیین شده ی خود زندگی کند، هرگز تعارضی ایجاد نشده و حقوقی از سایر اقشار جامعه تضییع نخواهد شد .
3-منزلت اجتماعی
در قالب منافع و مقاصد اجتماعی است که رفتار و عمل کرد زن در جامعه مشخص می گردد. به عبارت دیگر، ساختار نظام حکومت اسلامی - که براساس حب و ولایت اجتماعی پایه ریزی شده است - بیانگر نقش اجتماعی زن در چارچوب قوانین تشریعی مربوطه می باشد .
در این نظام ابزار مدیریت بر خلاف دو نوع سیستم حکومتی ذکر شده در ابتدای مقاله; یعنی نظام سلطه ی ظاهری مربوط به قرون گذشته و نظام قهر بر داعی، یا انگیزه ها در جهان متمدن امروز، رفع نیازهای مادی نبوده و عامل تحرک انسان در این نظام، عشق به خالق هستی و پذیرش سرپرستی و ولایت خلیفة الله است که ناشی از دوستی خدا و ائمه ی طاهرین ( علیهم السلام) می باشد .
الف: اصل بودن اختیار انسان
در این نظام، اختیار انسان ها اصل قرار گرفته و عشق و تبعیت از سرپرستی حکومت، نمودار عینی حب و دوست داشتن الهی است که این مساله موجب پیدایش، بقا و توسعه ی حقیقی جامعه می گردد. رفتار جمعی در این جامعه هماهنگ بوده و در راستای پیشبرد اهداف الهی نظام ولایت شکل می گیرد .
ب: نقش زنان در جامعه اسلامی
نقش اجتماعی زنان نیز در ارتباط مستقیم با نظام مشخص می گردد. در این سیستم توجه به کمیت ها و بررسی حقوق زنان بر مبنای کمی، ارزش حقیقی آن را بیان نمی کند، بلکه نسبت تاثیر زنان در پیشبرد جامعه به سوی اهداف متعالی، مقیاس سنجش حقوق آنان است و از آن جا که اجزای هیچ مجموعه ای از حیث کمی و کیفی در رتبه های یکسان قرار ندارند، برای توسعه ی جامعه نیز افراد; اعم از زن و مرد می توانند، نسبت تاثیر خود را در مجموعه براساس جایگاه خود افزایش دهند .
مجامع بین المللی و حقوق اقتصادی زن در عرصه ی احقاق حقوق زنان، تلاش جوامع بین المللی تا کنون در جهت تامین مشارکت بیش از پیش زنان در فعالیت های اجتماعی و اقتصادی و نهایتا افزایش نسبت تاثیر آنان در رشد نا خالص ملی (GNP) و توسعه ی اقتصادی بوده است. حتی حضور زنان در صحنه ی سیاسی و اشغال مناصب حساس سیاسی، تنها گامی در جهت برابر کردن زنان و مردان به لحاظ کمی و ظاهری می باشد. (که حتی در کشورهای به اصطلاح توسعه یافته هم موفق نبوده است) با چنین تعریفی از مفهوم برابری، اعلام عقب ماندگی و عدم رعایت حقوق زنان در کشورهای به اصطلاح «جهان سوم » و کشورهای اسلامی، امری طبیعی است. هر چند که زنان در این کشورها، خود را در موضعی متعادل با مردان ببینند ویا در موضع ایفای نقشی موافق با ساخت فطری خود د ر آرامش به سر برند لذا جای تردید است که برای سنجش دستیابی به حقوق زنان، مدل ها و معیارهای کمی موجود کفایت نماید .
1-نقص ابزارهای موجود در سنجش منزلت زن
بعضی سؤال ها که در این باره نیاز به پاسخ دارند عبارتند از :
- آیا ابزارهای سنجش و تحلیل جایگاه زنان; عواطف، نشاط و رضایت آنان را نیز در نظر گرفته است ؟
- کدام گروه از زنان در کدام نظام حکومتی، بیشترین تاثیر را در حیات نظام بشری داشته اند؟
- چرا حجاب اسلامی زنان ایرانی که یک اونیفورم مذهبی است در سرزمین های دیگر که تحت سازمان های مختلف سیاسی بی اعتقاد به مذهب اداره می شوند، پدیدار شده و دولت ها را نگران کرده ، به طوری که عکس العمل های شدیدی از خود نشان داده اند؟
- چرا این قبیل واکنش ها در دستگاه های جامعه شناسی بدین صورت پیش بینی نشده و تئوریسین هایی که با سماجت و سرسختی خود را در تنگ نظری های مادی محصور می کنند، هرگز قدرت اشراف بر گرایش های گوناگون بشر را نداشته اند؟
پاسخ به این سؤال ها و بسیاری دیگر در جامعه و خانواده منوط به تجدید نظر در معیارهای بین المللی بررسی حقوق بشر خواهد بود .
2- تجدید نظر در تعریف مفاهیم
پیشنهاد می گردد تعاریف جدیدی از مفاهیمی; مانند آزادی، تساوی، توسعه، حقوق و... براساس دیدگاه شرع مقدس اسلام، که تنها تعیین کننده ی حقوق واقعی انسان ها است، تدوین و ارایه شود .
3-الگوی تاریخی زن مسلمان
بر این اساس منزلت زن در اسلام با توجه به الگوی بارز آن; یعنی حضرت فاطمه ی زهرا (س) دختر گرامی پیامبر اسلام و روش زندگی موفقیت آمیز ایشان که نمونه ی عملی همه ی اعصار است، لااقل برای کشورهای اسلامی روشن خواهد شد. زنی که در مبارزه با ظلم و مواجه شدن با خطرات در حمایت از نظام ولایت از یک طرف و مقاومت درمظلومیت و بردباری انقلابی از طرف دیگر نظیر نداشت .
اعلامیه جهانی حقوق بشر در مورد حقوق زن به شرح ذیل می باشد :
اعلامیه جهانی حقوق بشر یک پیمان بین المللی است که در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به تصویب رسیدهاست و شامل ۳۰ ماده است که به تشریح دیدگاه سازمان ملل متحد در مورد حقوق بشر میپردازد . مفاد این اعلامیه حقوق بنیادی مدنی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، و اجتماعی که تمامی ابنای بشر در هر کشوری باید از آن برخوردار باشند، مشخص کردهاست .
مفاد این اعلامیه از نظر بسیاری از پژوهشگران از اعتبار حقوق بینالملل برخوردارست زیرا به صورت گستردهای پذیرفته شده و برای سنجش رفتار کشورها به کار میرودکشورهای تازه استقلال یافته زیادی به مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر استناد کرده یا آن را در قوانین بنادی یا قانون اساسی خود گنجاندهاند .
تاریخچه
مجمع عمومی سازمان ملل متحد، سه سال پس از تأسیس سازمان ملل متحد، اعلامیه جهانی حقوق بشر تصویب نمود و اعلامیه جهانی حقوق بشر،که هدف آن ایجاد تضمین حقوق و آزادی های برابر برای همه مردم بود در۱۰ دسامبر۱۹۴۸ به تصویب رسید، روزی که اینک در سراسر جهان به عنوان روز بینالمللی حقوق بشر گرامی داشته میشود .
مفاد اعلامیه :
ماده 1: تمام افراد بشر آزاد به دنیا می آیند و از لحاظ حیثیت و حقوق با هم برابرند . همه دارای عقل و وجدان می باشند و باید نسبت به یکدیگر با روح برادری رفتار کنند .
ماده 2: هر کس می تواند بدون هیچ گونه تمایز ، خصوصا از حیث نژاد ، رنگ ، جنس ، زبان ، مذهب ، عقیده سیاسی یا هر عقیده دیگر و همچنین ملیت ، وضع اجتماعی ، ثروت ، ولادت یا هر موقعیت دیگر ، از تمام حقوق و کلیه آزادی هایی که در اعلامیه حاضر ذکر شده است ، بهره مند گردد. به علاوه هیچ تبعیضی به عمل نخواهد آمد که مبتنی بر وضع سیاسی ، اداری و قضایی یا بین المللی کشور یا سرزمینی باشد که شخص به آن تعلق دارد . گواه این کشور مستقل ، تحت قیمومیت یا غیر خود مختار بوده یا حاکمیت آن به شکل محدودی شده باشد .
ماده 3: هر کس حق زندگی ، آزادی و امنیت شخصی دارد.
ماده 4: احدی را نمی توان در بردگی نگه داشت و داد و ستد بردگان به هر شکلی که باشد ممنوع است.
ماده 5 : احدی را نمی توان تحت شکنجه یا مجازات یا رفتاری قرار داد که ظالمانه و یا بر خلاف انسانیت و شئون بشری یا مومن باشد .
ماده 6: هر کس حق دارد که شخصیت حقوق او در همه جا به عنوان یک انسان در مقابل قانون شناخته شود .
ماده 7: همه در برابر قانون ، مساوی هستند و حق دارند بدون تبعیض و بالسویه از حمایت قانون برخوردار شوند.همه حق دارند در مقابل هر تبعیضی که ناقض اعلامیه حاضر باشد و بر علیه هر تحریکی که برای چنین تبعیضی به عمل آید به طور تساوی از حمایت قانون بهره مند شوند .
ماده 8: در برابر اعمالی که حقوق اساسی فرد را مورد تجاوز قرار بدهد و آن حقوق به وسیله قانون اساسی یا قانون دیگری برای او شناخته شده باشد ، هر کس حق رجوع به محاکم ملی صالحه دارد .
ماده 9: احدی را نمی توان خود سرانه توقیف ، حبس یا تبعید نمود .
ماده 10: هرکس با مساوات کامل حق دارد که دعوایش به وسیله دادگاه مساوی و بی طرفی ، منصفانه و علنا رسیدگی بشود و چنین دادگاهی درباره حقوق و الزامات او یا هر اتهام جزایی که به او توجه پیدا کرده باشند ، اتخاذ تصمیم بنماید .
ماده 11: الف) هر کس به بزه کاری متهم شده باشد بی گناه محسوب خواهد شد تا وقتی که در جریان یک دعوای عمومی که در آن کلیه تضمین های لازم برای دفاع ازاو تامین شده باشد ، تقصیر او قانونا محرز گردد .
ب) هیچ کس برای انجام یا عدم انجام عملی که در موقع ارتکاب ، آن عمل به موجب حقوق ملی یا بین المللی جرم شناخته نمی شده است محکوم نخواهد شد . به همین طریق هیچ مجازاتی شدیدتر از آنچه که در موقع ارتکاب جرم بدان تعلق می گرفت درباره احدی اعمال نخواهد شد .
ماده 12: احدی در زندگی خصوصی ، امور خانوادگی ، اقامتگاه یا مکاتبات خود نباید مورد مداخله های خود سرانه واقع شود و شرافت و اسم و رسمش نباید مورد حمله قرار گیرد . هر کس حق دارد که در مقابل این گونه مداخلات و حملات ، مورد حمایت قانون قرار گیرد .
ماده 13:الف) هر کس حق دارد که در داخل هر کشوری آزادانه عبور و مرور کند و محل اقامت خود را انتخاب نماید.
ب) هر کسی حق دارد هر کشوری و از جمله کشور خود را ترک کند یا به کشور خود باز گردد .
ماده 14:الف) هر کس حق دارد در برابر تعقیب ، شکنجه و آزار ، پناهگاهی جسنجو کند و در کشورهای دیگر پناه اختیار کند .
ب) در موردی که تعقیب واقعا مبتنی به جرم عمومی و غیر سیاسی و رفتارهایی مخالف با اصول و مقاصد ملل متحد باشد ، نمی توان از این حق استفاده نمود .
ماده 15:الف) هر کس حق دارد ، که دارای تابعیت باشد .
ب) احدی را نمی توان خود سرانه از تابعیت خود یا از حق تغییر تابعیت محروم کرد .
ماده 16: الف) هر زن و مرد بالغی حق دارند بدون هیچ محدودیت از نظر نژاد ، ملیت ، تابعیت یا مذهب با هم دیگر زناشویی و هنگام انحلال آن ، زن و شوهر در کلیه امور مربوط به ازدواج دارای حقوق مساوی می باشند .
ب) ازدواج باید با رضایت کامل و آزادانه زن ومرد واقع شود .
پ) خانواده رکن طبیعی و اساسی اجتماع است و حق دارد از حمایت جامعه و دولت بهره مند شود .
ماده 17: الف) هر شخص ، منفردا یا به طور اجتماعی حق مالکیت دارد.
ب) احدی را تمی توان خود سرانه از حق مالکیت محروم نمود .
ماده 18: هر کس حق دارد که از آزادی فکر ، وجدان و مذهب بهره مند شود .این حق متضمن آزادی تغییر مذهب یا عقیده و ایمان می باشد و نیز شامل تعلیمات مذهبی و اجرای مراسم دینی است . هرکس می تواند از این حقوق یا مجتمعاً به طور خصوصی یا به طور عمومی بر خوردار باشد .
ماده 19: هر کس حق آزادی عقیده وبیان دارد و حق مزبورشامل آن است که از داشتن عقاید خو د بیم و اضطرابی نداشته باشد و در کسب اطلاعات و افکار و در اخذ و انتشار آن ، به تمام وسایل ممکن و بدون ملاحضات مرزی، آزاد باشد .
. ماده 20:الف) هرکس حق دارد آزادانه مجامع و جمعیت های مسالمت آ میز تشکیل دهد.
ب) هیچ کس را نمی توان مجبور به شرکت در اجتماعی کرد .
ماده 21: الف) هر کس حق دارد که در اداره امور عمومی کشور خود ، خواه مستقیما و خواه با وساطت نمایندگانی که آزادانه انتخاب شده باشد شرکت جوید .
ب) هر کس حق دارد با تساوی شرایط ، به مشاغل عمومی کشور خود نایل آید .
پ) اساس و منشا قدرت حکومت ، اراده مردم است . این اراده باید به وسیله انتخاباتی ابراز گردد که از روی صداقت و به طور ادواری ، صورت پذیرد .انتخابات باید عمومی و با رعایت مساوات باشد و با رای مخفی یا طریقهای نظیر آن انجام گیرد که آزادی رای را تامین نماید.
ماده 22: هر کس به عنوان عضو اجتماع ، حق امنیت اجتماعی دارد و مجاز است به وسیله مساعی ملی و همکاری بین المللی ، حقوق اقتصادی ، اجتماعی وفرهنگی خود را که لازمه مقام و نمو آزادانه شخصیت اوست با رعایت تشکیلات و منابع هر کشور به دست آورد .
ماده 23: الف) هر کس حق دارد کار کند، کار خود را آزادانه انتخاب نماید ، شرایط منصفانه و رضایت بخشی برای کار خواستار باشد و در مقابل بیکاری مورد حمایت قرار گیرد .
ب) همه حق دارند که بدون هیچ تبعیضی در مقابل کار مساوی ، اجرت مساوی دریافت نمایند .
پ) هر کس که کار میکند به مزد منصفانه و رضایت بخشی ذیحق می شود که زندگی او و خانواده اش را موافق شئون انسانی تامین کند و آن را در صورت لزوم با هر نوع وسایل دیگر حمایت اجتماعی، تکمیل نماید .
ت) هر کس حق دارد که برای دفاع از منافع خود با دیگران اتحادیه تشکیل دهد و در اتحادیه ها نیز شرکت کند.
ماده 24: هر کس حق استراحت و فراغت و تفریح دارد و به خصوص به محدودیت معقول ساعات کار و مرخصی های ادواری با اخذ حقوق، ذیحق می باشد .
ماده 25: الف) هرکس حق دارد که سطح زندگی او ، سلامتی و رفاه خود و خانواده اش را از حیث خوراک ومسکن ومراقبتهای طبی و خدمات لازم اجتماعی تامین کند و همچنین حق دارد که در مواقع بیکاری ، بیماری ، نقص اعضا ، بیوگی ، پیری یا در تمام موارد دیگری که به علل خارج از اراده انسان ، وسایل امرار معاش او از بین رفته باشد از شرایط آبرومندانه زندگی برخوردار شود .
ب) مادران وکودکان حق دارند که از کمک و مراقبت مخصوصی بهره مند شوند . کودکان چه براثر ازدواج و چه بدون ازدواج به دنیا آمده باشند ، حق دارند که همه از یک نوع حمایت اجتماعی برخوردار شوند .
الف) ماده 26: هر کس حق دارد که از آموزش و پرورش بهره مند شود . آموزش و پرورش لااقل تا حدودی که مربوط به تعلیمات ابتدایی و اساسی است باید مجانی باشد . آموزش ابتدایی اجباری است . آموزش حرفه ای باید عمومیت پیدا کند و آموزش عالی باید با شرایط تساوی کامل ، به روی همه باز باشد تا همه ، بنا به استعداد خود بتواند از آن بهره مند گردند.
ب) آموزش و پرورش باید به طوری هدایت شود که شخصیت انسانی هر کس را به حد اکمل رشد آن برساند و احترام حقوق و آزادی های بشری را تقویت کند . آموزش و پرورش باید حسن تفاهم ، گذشت و احترام عقاید مخالف و دوستی بین تمام ملل و جمعیت های نژادی یا مذهبی و همچنین توسعه فعالیت های ملل متحد را در راه حفظ صلح ، تسهیل نماید.
پ) پدر و مادر در انتخاب نوع آموزش و پرورش فرزندان خود نسبت به دیگران اولویت دارند .
ماده 27:الف) هر کس حق دارد در زندگی فرهنگی اجتماع شرکت کند ، از فنون و هنرها متمتع گردد و در پیشرفت علمی و فوائد آن سهیم باشد .
ب) هر کس حق دارد از حمایت منافع معنوی و مادی آثارعلمی ، فرهنگی یا هنری خود برخوردار شود .
ماده 28: هر کس حق دارد برقراری نظمی را بخواهد که از لحاظ اجتماع و بین المللی ، حقوق و آزادی هایی را که در این اعلامیه ذکر گردیده ، تامین کند و آنها را به مورد عمل بگذارد .
ماده 29:الف) هرکس در مقابل آن جامعه ای وظیفه دارد که رشد آزاد کامل شخصیت او را میسر سازد .
ب) هر کس در اجرای حقوق و استفاده از آزادی های خود ، فقط تابع محدودیت هایی است که به وسیله قانون ، منحصرا به منظور تامین شناسایی و مراعات حقوق و آزادی های دیگران و برای مقتضیات صحیح اخلاقی و نظم عمومی و رفاه همگانی ، در شرایط یک جامعه دموکراتیک وضع گردیده است .
پ) این حقوق و آزادی ها ، در هیچ موردی نمی تواند بر خلاف مقاصد و اصول ملل متحد اجرا گردد.
ماده 30: هیچ یک از مقررات اعلامیه حاضر نباید طوری تفسیر شود که متضمن حقی برای دولتی یا جمعیتی یا فردی باشد که به موجب آن بتواند هر یک از حقوق و آزادی های مندرج در اعلامیه را ازبین ببرد ویا در آن راه ، فعالیتی بنماید .
نتیجه گیری :
الف: زنان در انقلاب اسلامی
امروزه به جرات می توان اظهار داشت که در قرون اخیر، خاصه در قرن حاضر تنها زن ایرانی توانسته است معنی تاثیرسیاسی در جهت ارتقای وجدان بشری را ترسیم نماید و در سمت گیری بشریت، نقطه ی عطف درخشانی را پس از زنان صدر اسلام به وجود آورد و به حق در شان و منزلت و وفاداری به حضرت صدیقه ی طاهره (س) گام گذارد .
ب: زن ایرانی و توسعه اسلام
زن ایرانی با مداومت در رعایت موازین اسلامی، موجب طرح گرایش مذهب در فلسفه ی مدیریت جهان گردید که در این راستا می توان مرارت هایی که در این چند سال زنان ایرانی با کمال شهامت و بزرگ منشی در مقابل استکبار جهانی تحمل نمودند و نیز تظاهرات عمومی به نفع حجاب در مناطق توسعه ی نفوذ استکبار را نام برد.
لذا متذکر می گردد شناخت حقوق زن در نهاد خانواده و هم چنین اجتماع، که جایگاه مهمی برای وی می باشد، منوط به ارایه ی تعاریف جدید از مفاهیم متداول است که آن نیز به نوبه ی خود با نظام جامعه، تناسبات و روابط اجتماعی و ابزار تغییر جامعه مربوط می باشد .
در پایان امیداست مجامع و سازمان های بین المللی بر این امر بیش از پیش توجه نموده و متفکرین و اندیشمندان اسلامی در جهت تدوین این معیارها وارایه ی آن به جامعه ی بشریت، کوشش نمایند .
پی نوشت ها :
1. The failul of feminism, key Ebeling Newsweek, Nov. 1990.p.9.
2. " Onther Move" (special section) Time International.Dec. 3,1990p.47-59.
یکی از مشکلات وبلاگ نویس ها نداشتن فضای مورد نیاز برای آپلود فایل ها و برنامه های خود می باشد. در این جا وب سایت هایی را معرفی می کنیم که می تواند کمک بسیار مهمی برای تخصیص دادن فضای رایگان به شما باشد.
در این بخش به معرفی بهترین سایتهای ایرانی و خارجی آپلود فایل ها و عکس میپردازم که تمامی سایتهای که در این بخش معرفی شده اند رایگان میباشند . برای آپلود فایل های خود بر روی اینترنت، نیاز به فضایی (هاستینگ) برای این کار دارید که یا باید آن را خریداری کرده باشید یا از فضاهای رایگان استفاده نمائید.در اینجا بهترین و ساده ترین سایت هایی که می توان برای آپلود فایل و عکس از آن ها استفاده کرد معرفی شده اند.
موارد معرفی شده در این وبلاگ:
سایتهای برای آپلود عکس
سایتهای برای آپلود فایل با لینک غیر مستقیم
سایتهای برای اپلود فایل با لینک مستقیم
سایتهای برای اپلود فایل روی چندین سرور
سعی شده این مقاله به صورت کامل و رسا باشد اگر چنان چه سایتی از تایپ افتاده ویا اطلاعات بعضی از سایتها مشکل داشت یا اشتباه بوده اطلاعات خود را از ما دریغ نکند با تشکر دوست همیشگی شما 7alma
با ما در ادامه مطالب همراه باشید
arpapic
سایتی ایرانی با ارائه ی بهترین خدمات برای آپلود کردن عکس.
پشتیبانی از فرمت های bmp .gif .jpeg .jpg .ico .icon
ساختن آلبوم های شخصی و طبقه بندی آن و به اشتراک گذاشتن آنها در وبلاگ و وبسایت
برای استفاده از امکانات بیشتر ای این سایت حتماً در آن عضو شوید
http://www.arpapic.com
4shared
یک از بهترین ها برای آپلود فایل عکس کلیپ و همه چیز با لینک غیر مستقیم که به جرأت آن را به شما پیشنهاد می کنم(FREE UPLOAD)
از قابلیتهای این سایت
عدم نیاز به عضویت جهت آپلود فایل(پیشنهاد من عضو شدن)
در صورت عضویت رایگان 5 گیگابایت فضا به شما تعلق میگرد
قابلیت موتور جستجوی داخلی برای یافتن فایلهای به اشتراک درامده
محدودیت دانلود: نامحدود
دوام فایل: نامحدود
قابلیت دانلود مجدد: دارد
پشتیبانی از تمامی فرمت هاسایتی خوب برای آپلود فایل هاست و زیادهم استفاده کننده داره
http://www.4shared.com
Allyoucanupload
قدرتنمد ترین سایت برای آپلود عکس * امکانات سایت:
پشتیبانی از تمام فرمت ها
آپلود بیش از ۱۰ عکس در یک زمان
http://www.allyoucanupload.webshots.com
Persiangig
بهترین سایت ها با لینک مستقیم برای آپلود فایل ها:
یکی از سرویس دهنده های خوب فارسی برای به اشتراک گذاشتن عکس ها است
http://www.persiangig.com
Parsaspace
اینم سایت خیلی خوبیه برای آپلود فایل ها منتها باید یکی دعوتتون کنه و بهتون رمز عبور بده.
http://www.parsaspace.com
Sharemation
اینم سایت خوبیه برای آپلود فایل ها با لینک مستقیم/فقط باید عضوش بشید.
http://www.sharemation.com
Fileyou
این یکی از بهترین سایت برای آپلود فایل هاتون هست
از امکاناتش میشه به موارد زیر اشاره کرد:
۵ گیگ فضا
۷۵ گیگ پهنای باند ( با نمایش میزان پهنای باند مصرف شده ) .
لینک دانلود مستقیم
سریع و بدون تبلیغ بودن سایت
امکان ساخت فولدر تا ۱۰۰ تا
امکان آپلود هر نوع فایل
دادن لینک های خروجی متنوع
۹۹% تضمین کارکرد سایت
http://www.fileyou.com
Irapic
یک سایت ایرانی خوب برای آپلود عکس که از فرمتهای jpg - gif - jpeg – png پشتیبانی میکنه و حداکثر حجم عکس هم 4000 کیلو بایت است .(picture sharing)
مزایا :
فضای نامحدود آپلود تصویرپهنای باند نامحدود برای تصاویر
آپلود پنج تصویر همزمان
ارسال مستقیم تصاویر به سایتهای اشتراک لینک
رتبه بندی تصاویر و نمایش تصاویر داغ و گلچینفوتوبلاگ احتصاصی
http://www.irapic.com
easy-share
یک سایت دیگه برای آپلود فایلهاست که نیازی به عضو شدن نداره با لینک مستقیم .
محدودیت دانلود: نامحدود
دوام فایل: نامحدود
http://www.easy-share.com
Tinypic
یکی از بهترین و بهترین سایتهای آپلود عکس و فایل ویدیو و فیلم است که لینک مستقیم با فرمت تصویر داره و از اکثر فرمتهای عکس و فیلم پشتیبانی میکنه و نیازی به عضو شدن نداره
http://tinypic.com/
Persianupload
یکی از بهترین و بهترین سایتهای آپلود فایل هست که به جرات میتونم بگم که در بین سایتهای آپلود فایل ایرانی تکه و از فرمتهای : JPEG, .JPG, .GIF, .BMP, .PNG, .PSD, .PDF, .ZIP, .RAR, .MP3, and .EXE پشتیبانی میکنه و حداکثر حجم فایل : 20 Megabyte (MG) است و لینک مستقیم داره و همچنین لینک دانلود فایل
http://www.persianupload.com
Rapidshare
یکی از سایتهای پرقدرت آپلود فایل هست که لینک غیر مستقیم داره و از اکثر فرمتها پشتیبانی میکنه و حداکثر حجم فایل هم :
MB 100 است.
http://rapidshare.com
Nowupload
اینم یک سایت دیگه برای آپلود فایل هاتون هست که لینک غیر مستقیم داره که ( آپلود عکس – آپلود آهنگ – آپلود فایل – آپلود ویدئو ) رو آپلود میکنه!
http://www.nowupload.com
Gratisupload
یکی از قدرتمندترین سایتهای آپلود هرگونه فایل هست که لینک مستقیم داره و از اکثر فرمتها پیروی میکنه و حداکثر حجم فایل ها 300 مگا بایت است .
http://www.gratisupload.dk
Hotshare
اینم سایتی خوبی برای آپلود فایلهاست که لینک غیر مستقیم داره و سرعت آپش خیلی بالاست
http://www.hotshare.net
Uploadyourfiles
اینم سایتی خوبی برای آپلود فایل هاست که حداکثر حجم فایل : 100 مگابایت هست
http://www.uploadyourfiles.de
Zupload
سایتی خوب با سرعت دانلود و آپلود بالا ست و ماکزیم فایلش : 500 MB هست
http://www.zupload.com
Dropboks
: این سایت که از تکنولوژی ajax بهره میبرد نهایت سادگی را به شما نشان میدهد ، تنها چیزی که میبینید یک فروم آپلود و لیست فایلهای ذخیره شده است ، DropBoks فضایی برابر با 1 گیگا بایت در اختیار شما میگذارد و محدودیت حجمی هر فایل برای آپولد 50 مگابایت است همچنین برای استفاده از ان ثبت نام ضرورتی ندارد.
https://www.dropboks.com
Ewedrive
: بعد از ثبت نام به شما یک آدرس اختصاصی همراه با 1 گیگا بایت فضا اختصاص داده میشود که میتوانید آن را بصورت عمومی یا خصوصی انتخاب کنید. هیچ محدودیتی برای حجم آپلود و دانلود وجود ندارد و همچین میتوانید از قابلیت رمزنگاری (encryption ) بر روی فایلهایتان استفاده کنید.
https://ewedrive.com
Onedump
آیا میخواید فایلهایتان را سریع آپلود کنید ؟ نگران نباشید چون onedump به شما کمک میکنید ، در onedump شما قادر خواهید بود هر بار تا 10 فایل 5 مگابایتی که شامل عکس ، text و فایل صوتی است را بدون محدودیت حجمی ذخیره نمایید.استفاده از این سایت احتیاجی به ثبت نام ندارد و همچنین این قابلیت را به شما میدهد تا بتوانید برای فایلهای خود پسورد تعیین نمایید. علاوه بر اینها شما قادر خواهید بود تا از طریق ارسال ایمیل فایلهای مورد نظرتان را نیز در آن آپلود نمایید.
http://www.onedump.com
Dropsend
در واقع یک سرویس برای ارسال فایلهای حجیم از طریق ایمیل است اما شما میتوانید از آن برای ذخیره فایلهایتان نیز بهره ببرید. در حالت رایگان این سایت فضایی برابر با 250 مگابایت در اختیارتان قرار میدهد که برای در اختیار گرفتن فضای بیشتر نیاز به پرداخت پول دارید.
http://www.dropsend.com
Justupit
: این سایت نیاز به ثبت نام ، پرداخت پول یا نصب نرمافزار ندارد، تنها کافیست تا آن را باز کرده و فایل خود را تا حجم 120 مگابایت در آن ذخیره نمایید و در صورت نیاز لینک آن را برای دوستان خود نیز ارسال نمایید. این سایت هیچگونه محدویت حجمی ندارد و برای مواقعی که نیاز دارید تا سریعاً یک فایل را آپلود کنید بسیار کارامد است.
http://www.justupit.com
Megashares
این یکی از بهترین سایت برای آپلود فایل هاتون هست
محدودیت حجمی: ۱۰ گیگابایت
محدودیت دانلود: نامحدود
دوام فایل: نامحدود
http://www.megashares.com
File Dropper
سایت دیگه برای آپلود فایلهاست
محدودیت حجمی: ۵ گیگابایت
محدودیت دانلود: نامحدود
دوام فایل: برای همیشه
http://www.filedropper.com
TransferBigFiles
سایت دیگه برای آپلود فایلهاست
محدودیت حجمی: ۱ گیگابایت
محدودیت دانلود: ۲۰ بار دانلود
دوام فایل: ۵ روز
http://www.transferbigfiles.com/
SnapDrive
سایت دیگه برای آپلود فایلهاست
محدودیت حجمی: ۵۰۰ مگابایت
محدودیت دانلود: نامحدود
دوام فایل: نامحدود
http://www.snapdrive.net
Driveway
سایت دیگه برای آپلود فایلهاست
محدودیت حجمی: ۵۰۰ مگابایت
http://www.driveway.com
Spread-It
سایت دیگه برای آپلود فایلهاست
محدودیت حجمی: ۵۰۰ مگابایت
http://www.spread-it.com
SendSpace
سایت دیگه برای آپلود فایلهاست
محدودیت حجمی: ۳۰۰ مگابایت
محدودیت دانلود: نامحدود
دوام فایل: نامحدود
http://www.sendspace.com
FileFactory
سایت دیگه برای آپلود فایلهاست(FREE UPLOAD)
محدودیت حجمی: ۳۰۰ مگابایت
http://www.filefactory.com/
MegaUpload
این یکی از بهترین سایت برای آپلود فایل هاتون هست
محدودیت حجمی: ۲۵۰ مگابایت
محدودیت دانلود: نامحدود
دوام فایل: نامحدود
http://www.megaupload.com
divShare
سایت دیگه برای آپلود فایلهاست
محدودیت حجمی: ۲۰۰ مگابایت
http://www.divshare.com
Media Fire
سایت دیگه برای آپلود فایلهاست
محدودیت حجمی: ۱۰۰ مگابایت
محدودیت دانلود: نامحدود
دوام فایل: نامحدود
قابلیت دانلود مجدد: دارد
http://www.mediafire.com
MiHD
سایت دیگه برای آپلود فایلهاست
محدودیت حجمی: ۱۰۰ مگابایت
http://www.mihd.net
QuickSharIt
سایت دیگه برای آپلود فایلهاست
محدودیت حجمی: ۱۰۰ مگابایت
محدودیت دانلود: نامحدود
دوام فایل: نامحدود
http://www.quickshareit.com
Uploading
سایت دیگه برای آپلود فایلهاست
محدودیت حجمی: ۱۰۰ مگابایت
http://www.uploading.com/
Bigupload
سایت دیگه برای آپلود فایلهاست
محدودیت حجمی: ۵۰ مگابایت
محدودیت دانلود: نامحدود
http://www.bigupload.com
FileDen
سایت دیگه برای آپلود فایلهاست
محدودیت حجمی: ۵۰ مگابایت
http://www.fileden.com
Zymic
سایت دیگه برای آپلود فایلهاست
5 گیگابایت فضا
35 گیگابایت پهنای باند
محدودیت دانلود: نداره
دوام فایلها: همیشه
پشتیبانی از FTP
و مهم تر از همه اینکه لینک مستقیم میده، که خیلی عالیه
http://www.zymic.com
BoxStr
این یکی از بهترین سایت برای آپلود فایل هاتون هست
5 گیگ فضا میده با لینک مستقیم و دوام نامحدود
Http://Www.BoxStr.Com
Missupload
سایت دیگه برای آپلود فایلهاست
بدون ثبت نام تا حداکثر 50 مگا بایت می توانید اپلود کنید
با ثبت نام رایگان حداکثر حجم هر فایل اپلودی به 300 مگا بایت می رسه و قابلیت مستقیم کردن لینکهای رپیدشیر نیز فعال میشه
http://www.missupload.com
Enterupload
سایت دیگه برای آپلود فایلهاست
بدون ثبت نام تا حداکثر 250 مگابایت در هر فایل می باشد
با ثبت نام رایگان حداکثر حجم هر فایل اپلودی بافزایش یافته و قابلیت مستقیم کردن لینکهای رپیدشیر نیز فعال میشه
http://www.enterupload.com
خوب حالا وقت اینکه یکم شلوغ کنیم
حتما تا به حال برای شما پیش اومده که یه فایل رو روی یک آپلود سنتر مثل رپیدشر ، آپلود کردین اما برای دانلود یه سری محدودیت از نظر زمان ، تعداد دانلود و خرابی فایل ایجاد شده .
امروز چند سایت آپلود فایل رو به شما معرفی میکنم که یک فایل رو به صورت همزمان روی چندین سرور آپلود میکنه .
خوبی این کار اینه که اگه برای یکی از این سرورها مشکلی پیش بیاد ، شما هنوز چند لینک سالم دیگه برای دانلود دارین و میتونین یک فایل رو با چندین لینک دانلود توی وبلاگتون قرار بدین .
شاید شما دلتون می خواهد روی چند سرور عمل آپلود را انجام دهید پس ما رو دنبا کنید
سایتهای زیر فایل شما را به صورت هم زمان روی چندین سرور آپلود میکند یعنی با یه آپلود چندین پشتیبان خواهید داشت
به دلایل مختلف، پیشنهاد میشود که فایلهایی که قصد آپلود دارید را بر روی چندین سرور (Server) که فضای رایگان ارائه میکنند، آپلود کنید.
یکی از دلایل میتواند این باشد که ممکن است یک سایت به دلیل کپی رایت، خیلی سریع فایلتان را پاک کند اما یکی دیگر کمتر به کپی رایت اهمیت بدهد. یا مثلاً یک سایت مدت زمانی که فایل را روی هاست خود نگاه میدارد، چندان زیاد نباشد اما در عوض، سرعتش خوب باشد و یکی برعکس.
این سایتها عبارتند از:
DropRecord
سایت DropRecord کار شما را بسیار آسان میکند! فایل خود را بر روی این سایت آپلود کنید تا به طور همزمان بر روی 15 سایت مشهور که فضای رایگان برای آپلود ارائه میکنند، همچون RapidShare.com ، MegaUpload.com ، EasyShare.com ، FileFactory.com ، DepositeFile.com ، SendSpace.com و ... آپلود کند و لینک دانلود آن را به شما بدهد
http://www.droprecord.com
خوب دوستان اینم یهسایت دیگه که فایلهای شما رو همزمان روی 8 تا سرور آپلود میکنه ضمن اینکه از گزینه بسیار عالی Remote Upload هم بهره منده و این یعنی طلا یعنی عالی یعنی توپ فایلهاتون رو تا 200 مگا بایت میتونید بوسیله این سایت توی سایتهای
RapidShare
MegaUpload
Depositfiles
FileFactory
Flyupload
ZippyShare
Easyshare
Badongo
ZShare
Netload
http://flameupload.com
droprecord
سایت droprecord، میتواند شما را در این کار یاری کند. کافی است، فایلی را انتخاب کنید و آپلود کنید، این سایت به طور خودکار، فایل شما را به سایت متعدد و مشهور آپلود میکنه
لیست 17 سایت آپلود که این سایت در آنها آپلود میکند
RapidShare, MegaUpload, EasyShare, DepositFiles, ZShare, FileFactory, FlyUpload, SendSpace, ZippyShare, Badongo, Badongo, MediaFire, NetLoad, MegaShare, Loadto, HotFile, 2Shared
http://www.droprecord.com/
آپلود روی 18 سرور مختلف http://www.clonefiles.comآپلود روی 12 سرور مختلف http://www.filemirrorsite.comآپلود روی 8 سرور مختلف http://www.gazup.comآپلود روی 18 سرور مختلف http://www.koooraup.comآپلود روی 6 سرور مختلف http://www.asapload.comآپلود روی 11 سرور مختلف http://www.mirrorafile.comآپلود روی 8 سرور مختلف http://www.multiupload.comآپلود روی 15 سرور مختلف http://www.mirrorcreator.com
- چه سخت است دمساز بودن با تنهایی شب
سکوت ، با تو هستم
ای شب ، با تو هستم شاهد من
تنهایی من ، بگشای لب ، فریاد کن
- چه سخت است حسرت دیدار
هر روز تلاقی نگاه ، برخورد
و باز در حسرت دیدار
- چه سخت است دمساز بودن با انتظار
همسفر گشتن با خاطرات
دست ها بر شانه ها ، جای دست ها
گرمی دست ها بماند یادگار
- و یا هم ریشه گشتن با شقایق
سوگل همیشه عاشق
و بر سینه زند داغ جدایی
همچون تبر دست حقایق
- ای شب با تو هستم ، شاهد من
در هر شام تاریک ،
هر شام پر ستاره
این جدایی را فریاد کن
از عشق باید گذشت ،با دیوانگی ها دمساز بود
از دروغ باید گذشت ، با آهنگ تنهایی همساز بود
از تو هم باید گذشت ، عشق تو مستانه آواز بود
از راز نگاه تو باید گذشت ، با تنهایی همراز بود
من به شب عادت کنم ، تا تو به فردایت رسی
من به سکوت عادت کنم ، تا تو به فریادت رسی
من به زخم عادت کنم ، تا تو به آزارت رسی
من به زهر عادت کنم ، تا تو به می نابت رسی
از گرمی دستان تو باید گذشت ،
وای نفرین بر این دروغ !
از آتش چشمان تو باید گذشت ،
باز با نفرین بر این دروغ !
از تو و از عشق تو باید گذشت ،
باز با نفرین بر یک دروغ
« تهمت »
با گریه دمساز بودن
با شب ، با سکوت همراز بودن
عالمی دارد با خاک
هم طراز بودن
پاک بودن و حمل بر دوش
تهمت ناپاک بودن
عالمی دارد در بند بودن و
غم بسیار دارد تهمت آزاد بودن
عالمی دارد شب
دل بشکسته و تنها و تاریکش
عالمی دارد تب ، در شب
تب عشق ، عشقی پاک
و حمل بر دوش تهمت ناپاک بودن
در ایران باستان و بنا بر قوانین دوره ی ساسانی، دختران خود همسر خویش را انتحاب می کردند. هنگامی که بهرام گور،پادشاه معروف ساسانی از دختران یک مرد روستایی ساده درخواست ازدواج می کند.....
در ایران باستان و بنا بر قوانین دوره ی ساسانی، دختران خود همسر خویش را انتحاب می کردند. هنگامی که بهرام گور،پادشاه معروف ساسانی از دختران یک مرد روستایی ساده درخواست ازدواج می کند؛ روستایی، پاسخ را به دختران خود وا می گذارد.. در شاهنامه زنان دلاور و خردمندی چون کتایون و تهمینه، همسر خویش را انتخاب کرده و برای یافتن همسر خود همه ی مرزهای سیاسی و طبقاتی را زیر پا می گذارند.
زرتشت نیز در اوستا برای ازدواج و تشکیل خانواده منزلت والایی دیده است. در یسنا آمده است: عروس و داماد! این کلمات را به شما می گویم: زندگی سرشار از شادی داشته باشید و به حقوق یکدیگر احترام بگذارید. بی گمان زندگی شیرینی خواهید داشت. زرتشتیان که تعداد آنها در دنیا بیش از ٣۰۰ هزار نفر و در ایران ٣۰ هزار نفر می باشد پس از گذشت قرن ها مراسم مربوط به ازدواج خود را نگه داشته و بنا بر باورهای دیرین خود رفتار می کنند. به این مراسم نگاه کنیم که چه اندازه زیبا هستند. بیاییم این آداب انسانی و والا را پاس داریم.
خواستگاری
خواستگاری زرتشتیان به این روش است که مادر و خواهر پسر در صورت تمایل خانواده دختر با چند نفر از بستگان نزدیک برای خواستگاری دختر می روند. در بیشتر مواقع خانواده پسر نامهای که در باره ی خواستگاری از سوی پسر به پدر دختر نوشته شده همراه خود می برند. این نامه را بیشتر برای شگون روی کاغذ سبز رنگ و در پاکتی سبز می گذارند و با یک دستمال سبز و یک کله قند همراه با مقداری سنجد و آویشن به منزل دختر می برند. جواب نامه چند روزپس از آن از سوی خانواده دختر با همان روش به سرای پسر برده می شود. در این نامه پدر دختر، موافقت خود را بیان می دارد و به دنبال آن نامزدی آغاز می شود.
نامزدی
در روز نامزدی پسر همراه خانواده خود به خانه دختر می رود و همراه با بردن انگشتر نامزدی هدایایی (از قبیل کیف، کفش، پارچه ،سکه طلا) به دختر می دهد.دادن این هدایا همراه با مراسم ویژه ای است. در جلوی همه این هدایا دو لاله که در داخل هر کدام یک شمع روشن قرار دارد همراه آیینه،گلابپاش، یک کله قند و نقل با خود می برند و پس از پیش کش کردن این هدایا از سوی پسر به دختر، آنان انگشتر نامزدی را در دست همدیگر می کنند. چند روزپس از نامزدی،خویشان دختر نیز با دو لاله روشن ونقل و کله قند سبز پوش،گل، پارچه و هدایای دیگر به خانه پسر می روند و آنها را به خانواده پسر هدیه می کنند. در این دیدار، دختر همراه پدر و مادر وخویشان خود نمی رود زیرا این کار را گونه ای سبکی ازسوی دختر می دانند. پسر می تواند بعد از انجام مراسم نامزدی به خانه دختر رفت و آمد کند .پس از مدتی،که به آمادگی دو خانواده بستگی دارد، روز عروسی را که باید روزی نیک و مبارک باشد برمی گزینند.
عروسی
چند روز پیش از عروسی، عروس و داماد و خویشان بسیار نزدیک به خرید وسایل عروسی می روند. از سوی داماد لباس عروسی (کیف و کفش،چند قواره پارچه،طلا و لوازم آرایش…) و از سوی دختر لباس دامادی و هدایای دیگر ( کفش، پیراهن …) خریداری می شود. دو سه روز پیش از عروسی از سوی خویشان عروس جهیزیه را به خانهای که باید عروس و داماد با هم در آن زندگی کنند می برند و خانه را خود تزیین و آماده می کنند. هم چنین در این روز همراه با بر پا کردن جشن کوچکی، با نخی که از سوی خانواده دختر فرستاده شده رختخواب عروسی به یاری خانواده پسر دوخته می شود. گرد همایی برای مراسم عروسی را انجمن گویند.در یزد مراسم زیبای حنابندان نیز رواج دارد و دست و پای دختر و پسر را با نقش های زیبا می آرایند.عقد و عروسی زرتشتیان در یک روز انجام می گیرد. روز عروسی،عروس و داماد وخویشان نزدیک پیش از شامگاه برای انجام مراسم عقد در نیایشگاه حاضر می شوند. دراین مراسم در پیشاپیش عروس و داماد،کتاب اوستا، دو لاله ی روشن،آیینه،نقل سفید، انار و تخم مرغ به وسیله اقوام نزدیک به معبد برده می شود. عروس و داماد در جای ویژه ای که در جلوی سفره عقد است مینشینند.
سفره ی پیمان (گواه) یا عقد
سفره ی عقد یا گواه بر روی زمین گسترده می شود. این سفره از ترمه یا مخمل و ابریشم است و از سوی مادر عروس نسل به نسل نگه داری شده است . سفره باید رو به خاور یا برآمدن خورشید گسترده شود و بر روی آن این چیزها دیده می شود:گل سرخ. سینی از هفت سبزه. دو کله قند. کاسه ی عسل. سکه ی طلا. شاخ یا کاسه نبات. منقل برای اسفند. برنج. سبزی خشک. نمک. رازیانه. چای. کندر. خشخاش. انار. سیب. نانی محلی که بر آن مبارک باد نوشته اند. اوستا. آینه ی بخت. لاله( شمعدان)
عروس و داماد روبروی هم می نشینند. بر فراز سرشان توری از حریر سپید نگه می دارند و دو کله قند را به هم می سایند تا مراسم بله برون یا بله گفتن عروس به پایان رسد و می خوانند:
مسابم و مسابم!...........چی چی مسابی؟
مهر و محبت مسابم!.......برای کی مسابی؟
برای عروس و دوماد!
داماد لباس سفید چین دار و عروس ساری چین دار سفید می پوشد. بر گردن آن ها گلوبندی از گل آویزان می کنند و بر پیشانی آن ها خالی سرخ رنگ می گذارند. نخست عروس بر تخت می نشیند و سپس داماد را دوستان وخویشان به نزد او می آورند و به هنگام عروسی در دهان یکدیگر با انگشت عسل می گذارند.بنا بر دینکرد به هنگام عروسی و برای آگاهی همگان طبل و شیپور می نوازند. این مراسم را شاه جان گویند. روبروی عروس و داماد موبد و کنارشان خانوادههای نزدیک مینشینند. آنگاه مراسم عقد در حضور دو شاهد که یکی از خانواده دختر و دیگری از خانواده پسر می باشد انجام می گیرد. سپس موبد شروع به خواندن بخش هایی از اوستا نموده و اندرز زناشویی می دهد. بعد از طرفین میپرسد که آیا به ازدواج با هم خوشنود هستند یا نه. پس از شنیدن جواب بله از هردو، نوشتن ازدواج در دفتر رسمی رزتشتیان انجام میگیرد و عروس و داماد وشاهدان آنرا گواهی میکنند . پس از پایان مراسم عقد،تخم مرغی که در سر سفره عقد بوده به وسیله (موبد) به پشت بام پرتاب می شود. با اینکار موبد حقوقی را که پدر نسبت به دختر خود داشته با قیچی بریده به این تخم مرغ مصالحه کرده از خانه بیرون می اندازد باین هدف که پدر دیگر حقی به دختر ندارد.
سپس ده موبد در حالی که گلاب و آیینه در دست دارد جلو مهمانان آمده همراه با نگاه داشتن آیینه روبروی آنان به آن ها گلاب می دهد و یک نفر دیگر که پشت سر ده موبد حرکت می کند به مهمانان شیرینی می دهد. آنگاه دهموبد سینی بزرگ پر از لورک یا آجیل را برداشته به تقسیم آن بین مهمانان که بیشتر سهم خود را به خانه می برند میپردازد.پس از انجام مراسم عقد، موبد،عروس و داماد را در معبد دور آتش مقدس می گرداند. آنگاه عروس و داماد به مجلس جشن عروسی می روند و پس از پایان مراسم جشن، عروس و داماد به وسیله خویشان نزدیک به خانه داماد برده می شوند. در این مجلس موسیقی زنده نواخته می شود و مهمانان با ترانه های بومی به رقص و پایکوبی می پردازند. انار و هندوانه و شیرینی می خورند. غذا بیشتر گوسفند بریان کرده، مرصع پلو و شیرین پلو می باشد. مراسم بین سه تا هفت روز به درازا می کشد. گاه نیز با آوردن مطرب ها به اجرای گونه ای نمایش های رو حوضی می پردازند. حوض میان خانه پر از سیب و انار و هندوانه است و بر تختی روی حوض، مردمان به تماشای نمایش کمدی و شادی می پردازند. در چند عروسی دیدم که زنی با بستن چند قاشق به انگشتان پای خود، که بر هرکدام صورتی را نقاشی کرده بودند، بر پشت نیم پرده ای خوابیده و نمایش شاد عروسکی را اجرا می کرد.
در مراسمی دیگر دو شخصیت نمایش، یکی در نقش عروس و دیگری در نقش داماد برای هم می خواندند:
آی دخترک ترگلک ورگلک خوش قد و بالا.........عقدت می کنم، عقد مدارا
تو که عقدم می کنی، عقد مدارا............ ......منم عروس می شم حجله می شینم
تو که عروس می شی حجله می شینی.......منم دوماد می شم، پهلوت می شینم
بادا بادا مبارک بادا
پا انداز (پاگشا)
در یزد و کرمان زرتشتیان عروس را با آداب ویژه ای به خانه داماد می برند. بدین ترتیب که سمت راست عروس، خواهر داماد و سمت چپ او خواهر عروس (یا یکی از زنان خانواده ی عروس) قرار گرٿته زنان فامیل در حالی که صف چهار یا پنج نفری تشکیل دادهاند پشت سر عروس به سوی خانه داماد حرکت می کنند. چون به کوچه ای باریک ( کوچه ی آشتی کنان) می رسند، می ایستند و می خوانند:
این کوچه تنگه؟ بله......عروس قشنگه؟ بله
دست به زلفاش نزنید....مروارید بنده. بله
بادا بادا مبارک بادا.......ای یار مبارک بادا
همراهان عروس از جلوی منزل هر زرتشتی عبور کنند، در برابرش، آتش افروخته بر روی آن اسفند و کندر دود می کنند. زنان شاباش می کشند . بدین گونه که سر در گوش و دوش یکدیگر نهاده و فریاد شادمانه بر می آورند. در جلو در خانه، جلوی پای عروس و داماد آتش می افروزند. خانواده داماد برای ورود عروس پاگشا یا پانداز می دهند که بیشتر پول و طلاست. در خانه به مهمان ها شربتی به نام (شربت در حجله ) می دهند. در هنگام ورود عروس و داماد به حجله مادر شوهر هدیهای( گوشواره، انگشتر، دستبند و سینه ریز) به عروس می دهد. پس از ورود عروس و داماد به حجله،در حضور عده ای از زنان خانواده نزدیک آنها،عروس و داماد به پاشویی یکدیگر می پردازند. ابتدا سینی را در زیر پای عروس و داماد قرار میدهند. عروس و داماد از ظرفی ،مقداری سبزی که به آن (مرو) و (مور) یا مورد سبز می گویند، و مقداری شیر و آب که همه با هم مخلوط شده برداشته هر دو پای عروس را با آن می شوید و سپس عروس پای داماد را می شوید به این نشان که مانند گیاه مورد همیشه زندگی آنها سبز و خرم باشد و مانند آن شیر همواره از گناهان پاک گردند و مانند آن ریشه( مورد) زندگیشان دراز و پردوام باشد.
در این هنگام مهمانان عروس و داماد را تنها می گذارند. عروس و داماد اناری شیرین را که در روی سفره گواه بوده در اتاق حجله با هم می خورند تا به اندازه دانههای آن دارای اولاد گردند. بامداد روزدیگر رختخواب عروس و داماد بوسیله خواهر شوهر (یا خواهر زن) بزرگتر جمع می شود. رسم است که داماد سکهای برای خواهر خویش در رختخواب می گذارد و خواهر شوهر موقع جمع کردن رختخواب، آنرا برمی دارد. بامداد همان روز نیز از طرف خانواده عروس مقداری ماست (بعنوان روسفیدی ) همراه شیرینی و پشمک (برای شیرین کامی ) برای خانوادههای نزدیک عروس و داماد فرستادهمی شود.
پا تختی
داماد عصر همانروز ( که روز پاتختی است) قبل از آمدن مهمانان به وسیله چندتن از مردان فامیل همراه موبد با دو لاله روشن و مقداری شیر که با برگ گل و آب مخلوط میباشد برسر آب روان میرود و پس از خواندن پاره هایی از اوستا به وسیله ی موبد،آنرا در آب روان می ریزد تا بدین ترتیب هر گونه آلودگی قبل از زناشویی او شسته شود و مانند آب و شیر و گل پاک باشد. دربازگشت، داماد برای دستبوسی وسپاس از رنج هایی که پدر برای دختر خود کشیده است به خانه پدرزن می رود و با بوسیدن دست مادر و پدر زن خود از تلاش آن ها در تربیت دخترشان که حالا زن اوست سپاسگزاری می نماید. پدر زن هدیهای به داماد می دهد. سپس داماد به خانه خود باز می گردد. در بازگشت داماد، در پاگرد خانه، عروس کاسهای از نقل و شیرینی به نشان پذیرایی از داماد به سر او می ریزد. دراین هنگام خویشان و دوستان هدایایی را که آماده کردهاند به عروس و داماد می دهند. آنگاه داماد به نشان شیربها، اناری را که به آن ٣٣ یا ۱۰۱ سکه زده شده همراه یک جفت کفش به مادر زن هدیه می کند و یک جفت کفش نیز به خواهر زن می دهد. روز سوم عروسی روز آش رشته است. رشته این آش باید به دست عروس بریده شود و به دست داماد به دیگ ریخته شود. این آش را نیز همراه با برگزاری جشن کوچکی بین دوستان و خویشان بخش می کنند.
رسم است که عروس و داماد پیش از رفتن به جای دیگر همراه خویشان خود به زیارتگاه و مکان مقدسی و در یزد به پیر سبز و چکچک و پیر بانو می روند. پس از زیارت، در یک روز خوب هفته، مادر شوهر و پدر شوهر، عروس و پسرشان را به خانه خود مهمان می کنند و هنگام ورود آن ها هدایایی به نشان پاگشا به آن ها می دهند. همین کار را مادر زن و پدرزن نسبت به داماد و دختر خود انجام داده و هدایایی به نشان پاگشا به آنها می دهند. پس از آن خویشان نزدیک عروس و داماد را به خانههایشان مهمان می کنند. گاهی این مهمانی ها به درازا می کشد، زیرا عروس و داماد هر هفته در خانه یکی از خویشان مهمان می شوند. این مهمانی ها نیزهمراه با تشریفات ویژه ای است. هنگام ورود عروس و داماد یک شاخه گل و گیاه سبزی یا یک دانه انار (یا سیب و یا نارنج) به آن ها داده مقداری (آویشن) که با شیرینی و سنجد و بادام و غیره مخلوط است بر سر آنها می ریزند و چندین مرتبه با صدای بلند که همراه با خوش حالی است نسبت به عروس و داماد شادباش می گویند. زدن دف و خواندن ترانه های شادمانه و خوردن انار و هندوانه و شیرینی نیز در تمام این مراسم رایج است.
پندنامه ی افلاطون
مقدمه:
این پندنامه وصایای افلاطون (Plato) است به شاگرد ِ خود ارسطاطالیس (Aristotle) که در انتهای کتاب ِ اخلاق ِ ناصری شیخ بزرگوار خواجه نصیرالدین طوسی آمده است. ببینید ما چه متخصصانی داشتیم و به چه بهای سنگینی آنها را فراموش کرده ایم!
معمولا وصیت ِ یک عالم ِ بزرگ چکیده ی تمام چیزهایی است که کوچکترین شکی در آن برای عالم وجود ندارد. در واقع او گوهر ِ عمرش را در بستر ِ مرگ از خود جدا می کند و به عزیز ِ دلش، پاره ی تنش، فرزندش می دهد. این وصایا به قدری اهمیت دارد که خواجه نصیر برای خوب ترجمه کردن ِ آن مدتی به سفر ِ سخت برای فراگیری زبان ِ یونانی می رود، فقط به قصد ِ خوب فهمیدن ِ این وصایا! گوهر می خواهی به طلافروشی نرو! آنجا خبری نیست. گوهر ِ حقیقی این است.
در ترجمه از زبان انگلیسی به فارسی عباراتی را روانتر بازنویسی کرده ام، مثلا بجای ?عنایت? از ?توجه? استفاده کرده ام، پس این ترجمه کمی با ترجمه ی خواجه و آنچه در کتاب ِ کیمیا جلد 5 صفحه 387 آمئه است، فرق دارد که این فرق فقط به لحاظ روانتر شدن ِ فهم ِ موضوع ابراز شده است.
گاهی دیده می شود که در دانشگاهها می گویند فلانی خیلی چیز میداند و هر سؤالی از او بکنی جوابش را دارد. سه تا فوق لیسانس و هشت تا دکترا و دوازده تا فوق دکترا و ... نهصد تا مقاله دارد یا المپیادی بوده و طلا آورده است. گاهی با اندکی از اینها که صحبت می کنی می بینی او هم عین ِ یک آدم ِ بی سواد دچار ِ خشم می شود و بدرفتاری می کند، بی حوصلگی می کند، با کسی مهربان نیست. این نشان می دهد که این علم ِ وسیع و پر تلاش هنوز در خود ِ او اثری نداشته و او فقط چون زنبور کارگر علم تولید کرده است. علمی چنین بیفایده، اعتباری به کسی نمی دهد. مثلا دانشمندی که بمب اتم می سازد چه چیری بیش از یک آدم کش دارد؟ و یا دانشجویی که به خاطر ِ بردن ِ طلا در المپیاد خود را مجاز می داند که بجای کمک به دیگر دانشجویان، آنها را بیسواد بنامد، چه شناختی از ? طبیعت? پیدا کرده، او که حتا این قانون ِ طبیعت را نمی داند که طبیعت بر علیه کسی یا چیزی که همه چیز را برای خود می خواهند دست به طغیان میزند و فشار ِ روحی برایش ایجاد می کند. ?اعتبار ِ ایشان به دوری از شر و فساد است.?
(توضیح: این صفحه بدین جهت در بخش ِ مربوط به دکتر قمشه ای آمده است چرا که از مطالب ِ پیشنهادی ایشان برای مطالعه به انسانها است. عینا همین صفحه در بخش ِ مربوط به خواجه نصیر هم بازنویسی شده است. توضیح ِ بعدی اینکه توضیح بین عبارات را این حقیر نوشته است
(ِ آخر اینکه اگر می خواهید اصل ِ کلمات ِ ارسطو را بخوانید فقط کلمات ِ درشت را ببینید و بخوانید.)
پندنامه ی افلاطون:
معبود ِ خویش را بشناس و حق ِ او را نگه دار، و همیشه با آموزش دادن و آموزش گرفتن باش، و توجه بر طلب ِ علم را مقدم دار. اهل ِ علم را به کثرت ِ علم امتحان مکن، بلکه اعتبار ِ حال ِ ایشان به دوری از شر و فساد کن. و از خدا چیزی مخواه که نفع ِ آن منقطع (مقطعی) بـُوَد، و یقین داشته باش که ?همه ی? مواهب از حضرت ِ اوست، و از او نعمت های باقی (نعمتهایی که مثل ِ انرژی پایستگی دارند!)،
و فوایدی که از تو مفارقت(جدایی) نتواند کرد، التماس کن.
همیشه بیدار باش که شرور را اسباب بسیار است. و آنچه نشاید کرد (شایسته نیست) به آرزو مخواه، و بدان که انتقام ِ خدا از بنده، به سُخـط (خشم ِ بی رحمانه) و عـِتاب (بی حرمتی و سرزنش) نبـُوَد،
بلکه به تقویم (متحول کردن) و تأدیب (ادب کردن از فرط ِ عشق) باشد.
بر تمنای ِ حیات ِ شایسته اقتصار مکن (اکتفا مکن) تا موتی شایسته با آن مضاف نبـُوَد،
(حیات و مرگ را با هم در نظر بگیر و تا مطمئن نشدی مرگی شایسته خواهی داشت به زندگی ِ آن مرگ اکتفا نکن) و حیات و موت را شایسته مشمر، مگر که وسیله ی اکتساب ِ خیر بوده باشد
و بر آسایش و خواب اقدام مکن، مگر بعد از آنکه محاسبه ی نفس در سه چیز را به تقدیم رسانیده باشی،
اول آنکه تأمل کنی تا در آن روز هیچ خطا از تو واقع شده است یا نه، دوم آنکه تأمل کنی تا هیچ خیر اکتساب کرده ای یا نه، سوم آنکه هیچ عمل به تقصیر فوت کرده ای (کوتاهی کرده ای در عمل به ندای درونت) یا نه
و یاد کن که چه بوده ای در اصل، و چه خواهی شد بعد از مرگ، و ?هیچکس? را ایذا (رنجور) مکن، که کارهای عالم در معرض ِ تغیر و زوال است.
و ?بدبخت? آن کس بُوَد که از تذکر ِ عاقبت غافل بُوَد و از زَلـَت (لغزش) باز نـَه ایستد. (این تعریف ِ بسیار علمی و دقیقی از معنای بدبخت است و فوق العاده اهمیت دارد. پس بدبخت کسیست که با وجودیکه به او تذکرات ِ مهمی داده می شود، دست از تکرار ِ چیزی که می داند خطاست بر نمی دارد. جالب این است که کسی که می لغزد می داند که دارد می لغزد.)
سرمایه ی خود را از چیزهایی که از ذات ِ تو خارج بُوَد مساز.
و در فعل ِ خیر با مستحقان، انتظار ِ سؤال مدار(منتظر نه ایست تا رنجوری از تو گدایی کند تا بعدش تو به او کمک کنی)،
بلکه پیش از التماس افتتاح مکن. (قبل از اینکه التماس کند، شروع به کمک کن)
حکیم مشمار کسی را که به لذتی از لذت های عالم شادمان بُوَد و یا از مصیبتی از مصائب ِ عالم جَزَع (ناله) کند و اندوهگین شود، همیشه یاد ِ مرگ کن و به مردگان اعتبار گیر.
کسی که به جایزه و مدالی تکیه می کند و گرفتنش مغرور و شاد شده و یا کسی که مدالی را نگرفته و آه می کشد و بر پشت ِ دست می زند را دانا ندانید. به مرگ نگاه کنید که به هیچ مدالی اهمیت نمی دهد.
کسی که به فکر ضرر رساندن به دیگریست، مثل ِ دانشجویی که جواب ِ مسئله را میداند اما به دانشجوی دیگری که همان را ازو سؤال می کند نمی گوید یا کاسبی که می خواهد کسی را ورشکست کند)
نفس ِ او قبول ِ شر کرده باشد و مذهب ِ او بر شر مشتمل شده. (یعنی چنین کسی خیال می کند که زرنگ است ولی او در واقع ریسک ِ بزرگی کرده و شر را باور کرده است و آنرا در اعماق ِ وجودش راه داده. چنین کسی راهی که در زندگی طی می کند پر از شر خواهد بود زیرا راه ِ زندگی ِ ما پژواک ِ نیات ِ قلبی ِ ماست.)
سپس در فعل آر (عمل کن) که احوال گردان است(این سه مرحله ی تصمیم گیری است و اهمیت ِ زیادی دارد.)، و دوستدار ِ همه کس باش و زودخشم مباش که غضب به عادت ِ تو گردد.
هر که امروز به تو محتاج بُوَد، اَزالت ِ (برطرف کردن ِ) حاجت ِ او را به فردا میفکن، که تو چه دانی فردا چه حادث شود. کسی که به چیزی گرفتار شود را معاونت (یاری) کن، مگر آن کس را که به عمل ِ بد ِ خود گرفتار باشد
تا سخن ِ متخاصمان مفهوم ِ تو نگردد، به حکم ِ ایشان مبادرت منما. حکیم (دانا، آگاه) به قول ِ تنها مباش، بلکه به قول و عمل باش، که حکمت ِ قولی در این جهان بماند، و حکمت ِ عملی بدان جهان رسد و آنجا بماند . اگر در نیکوکاری رنجی بری، رنج بنماید (پاک شود) و فعل ِ نیک بماند، و اگر از بدی لذتی یابی، لذت بنماید و فعل ِ بد بماند،
از آن روز یاد کن که تو را آواز دهند و تو از آلت ِ استماع (شنیدن) و نطق (گفتن) محروم باشی، نه شنوی و نه گویی، و نه یاد توانی کرد. و یقین دان که متوجه به مکانی خواهی شد که: آنجا نه دوست را شناسی و نه دشمن را. پس اینجا کسی را به نقصان منسوب مگردان
و حقیقت شناس که جایی خواهی رسید (مقامی در جهان هست که می توانی به آن برسی) که خداوندگار و بنده آنجا متساوی باشند. پس اینجا تکبر مکن.
همیشه زاد (توشه) ساخته دار(یعنی جوری زندگی کن که تعداد ِ زیادی کار ِ عقب افتاده برای فردا نداشته باشی. همیشه کارهایت را طبق ِ برنامه ی منظم و به موقع انجام بده و نگذار تل انبار شوند)،
که چه دانی که رحیل (بانگ ِ هجرت به دنیای بعدی) کی خواهد بود،
و بدان که از عطایای خدای بزرگ هیچ چیز بهتر از حکمت(دانایی) نبُوَد،
و ?حکیم? (آدم ِ دانا) کسی بُوَد که فکر و قول و عمل ِ او (همان یه مرحله ی تصمیم گیری و اقدام ِ آن) متساوی و متشابه باشد. (این تعریف دقیقی از حکیم است.)
مکافات کن (تلافی کن) به نیکی و در گذر از بدی،
و هیچ خطایی را در اکتساب ِ درستی، سرمایه مساز،(با کارهای بد به سمت ِ انجام ِ کارهای خوب مرو)
و از امر ِ افضل به جهت ِ سروری ِ زایل(موقت)، اعراض مکن،(بخاطر ِ اینکه مدتی قدرت در دستت است سعی نکن کارهای خوب را کنر بگذاری) که از سروری دائم اعراض کرده باشی.
حکمت (دانایی) دوست دار و سخن ِ حکما بشنو، (پیامبر فرمود: ?از دانایان بپرس، با حکمای دانا رفت و آمد داشته باش و همنشین ِ بزرگان باش. سائل العلما، خالط الحکما و جالس الکبرا?)
و هوای دنیا (پست تر از خودت) از خود دور کن و از آداب ِ ستوده امتناع مکن،
در به هیچ کار، پیش از وقت ِ آن کار مپیوند، و چون به کاری مشغول باشی، از روی فهم و بصیرت به آن مشغول باش.
به توانگری، متکبر و معجب مشو، و از مصائب، شکستگی و خواری به خود راه مده، با دوست معامله چنان کن که به حاکم محتاج نشوی، و با دشمن معامله چنان کن که در حکومت ظفر تو را بود
با هیچ کس سفاهت (بی خردی و شوخی ِ پست) مکن و تواضع با همه کس به کار دار
و هیچ متواضع را حقیر مشمار. در آنچه خود را معذور داری، برادر ِ خود را ملامت مکن.
به بطالت شادمان مباش، و بر بخت اعتماد مکن، و از فعل ِ نیک پشیمان مشو،
با هیچ کس مزاح (بذله گویی و مسخره گی) مکن
همیشه بر ملامت ِ سیرت ِ عدل (سرزنش ِ راهی که درست است) و استقامت و التزام ِ خیرات (پایداری و مجبور کردن ِ خود در کمک کردن) مواظبت کن،
تا نیکبخت گردی. (این کارها باغث می شود که کسی بدبخت - بر اساس ِ تعریف ِ اول ِ صفحه - نشود و علاوه بر آن خوشبخت شود. )
« پاییز »
باز آمد پاییز
از دیدگان من چون ابرها ،اشک ها می ریزند
تابستان قلبم شده پاییز
برگ ها می ریزند
هوا ابری ست ، دلم غمریز
پرستوها سفر کردند
پشت مسافر آب می ریزند
باز آمد پاییز
شهر خاطراتم رنگ پاییز
خاطرات از سینه ام ، چون برگها فرو می ریزند
« بلبل زخمی »
من که روزم از تو بود ، امشبم هم مال تو
امشب دگر دیوانه ام ، دیوانه ام با یاد تو
گرچه پشت من شکست آن دورویی های تو ، تزویر تو
تا همیشه ماند در ذهن من تصویر تو
این بلبل زخمی ز نیش خار تو
باز هر روز و شب سر می کند آواز تو
روز می آید بر بام تو
تا که ببیند روی تو
شام باز می گردد از کوی تو
مستانه چه می زند از عطر گیسوی تو
این عاشق دیوانه را ، یا شکارش می کنند بر بام تو
یا بر صلیبش می کشند ، پیش چشم تو ، برسر کوی تو
« غریبانه »
قناری ها غمگینند
حالی عجیب دارند ، نمی خوانند
کلاغها سوی خانه می آیند
انگار برای من خبر دارند
کلاغ ها سر به تو دارند
انگار عزادارند
چهره آسمان درهم شد
ابر شد
رنگ گلها زرد شد
دستهای تو در دستان من سرد شد
ابرها غم بی کران دارند
مانند چشمان من ، نم دارند
نمی بارند
اما از حال من ، خبر دارند
معجزه دو نیمه شدن ماه در زمان پیامبر اکرم و نازل شدن سوره القمر و اثبات علمی این موضوع با عکسهای مستند ماهواره ای کلیک کنید
[ویرایش] آ
آبان : نام ایزد نگهبان در کیش زردشت
آرتمن:نام فرزند داریوش و برادر بزرگ خشایارشا.
آبان دخت : دخترآبان ، نام زن داریوش سوم
آبتین : نام پدر فریدون پادشاه پیشدادی
آتوسا : قدرت و توانمندی - دختر کورش و همسر داریوش اول
آفر : آتش - ماه نهم سال شمسی
آفره دخت : دختر آتش - دختری که در ماه آذر به دنیا آمدهاست .
آذرنوش: شیرین و دل انگیز
آذین : زیور، طاق نصرة، تزئین ، آرایش
آراه : نام فرشته موکل روز ٢١ ازماه پنجم درآئین زردشت
آرزو : کام ، مراد ، معشوق ، امید
آرش: درخشان ، آفتاب ، جد بزرگ اشکانیان - پهلوان کمانگیر ایرانی در لشگرمنوچهر
آرشام : بسیار قوی - پدر بزرگ داریوش هخامنشی، نیرومند
آرمان : آرزو - خواهش - امید
آرمین : آرام گرفتن - دلیر - جنگجو- پسر کیقباد پادشاه پیشدادی
آرمیتا: آرامش یافته ، کلمهای زردشتی است
آریا فر: دارنده شکوه آریائی
آریا : آزاده نجیب - یکی از پادشاهان ماد - مهمترین نژاد هند و اروپائی
آریا مهر : دارنده مهر ایران - از سرداران داریوش سوم
آرین : سفید پوست آریائی
آزاده : دلیر و بی باک ، ره
آزرم : شرم ، مهر ، محبت ، عشق
آزرمدخت : یکی از ملکههای ساسانی , دختر همیشه جوان
آزیتا : آزاده
آناهیتا : الهه آب
آنیسا: به معنی مانند عشق، ایرانی، نام دختر
آونگ : شبنم - نام کردی
آهو: شاهد ، معشوق، یکی از همسران فتحعلی شاه قاجار
آیدا : شاد، ماه - نام تذکمنب
آیسان : شبیه ماه
آوان: نام کوهستانی در کردستان، نام کردی، دختر
آله : دختر مو بور، ( تلفظ با تشدید ل)، نام کردی، دختر
آلا: بیرق، پرچم،( تلفظ با تشدید ل)، نام کردی، دختر و پسر
آلان: نام کوهستانی در کردستان،( تلفظ با تشدید ل)، نام کردی، دختر
آونگ: شبنم، آونگ در زبان کردی (متفاوت با آونگ در زبان فارسی و یکسان از لحاظ املایی)، نام کردی، دختر
آگرین: آتشین، نام یک کوهستان در کردستان، نام کردی، دختر
آسو: افق، نام کردی، ، پسر
آکار: ؟؟،نام کردی، ، پسر
آکام: سرانجام، نام کردی، ، پسر
آکو: قله کوه، نام کردی، ، پسر
آمانج: هدف، نام کردی، ، پسر
آوات: امید و آرزو،نام کردی، ، دختر و پسر
آرتین: پاک و مقدس ، نام کردی، ، پسر
آزا: دلاور، همریشه با آزاد، نام کردی، ، پسر
آیلین : هاله ماه
[ویرایش] الف
اتابک : پدر بزرگ ، مربی کودکان و شاهزادگان - نام ترکی
اتسز : لاغر و استخوانی - از پادشاهان خوارزم
اختر : ستاره ، علم ، درفش
ارد : خیر وبرکت ، فرشته نگهبان ثروت - نام چند تن از پادشاهان اشکانی
ارد شیر : شیر زیبا - اردشیر بابکان بنیانگذار سلسله ساسانیان
اردوان : نام پادشاهان معروف اشکانی
اردلان : (مرکب از: ارد درستی و راستی و پارسائی + لان مزید موخر) - اسم طایفهای از ایلات کرد ایران که در سنندج مسکن دارند. اهالی آن از دیگر طوایف بحسن خلق و جلادت امتیاز دارند.
ارژن : درختی با چوب بسیار سخت و محکم - نام کردی
ارژنگ : آرایش - کتاب مانی نقاش - دیوی که رستم در هفتخوان اورا کشت
ارسلان : شیر، دلیر و شجاع - نام پادشاه سلجوقی
ارغوان : نام درختی با گل و شکوفههای سرخ رنگ
ارمغان : هدیه ، تحقه ، سوغات
ارنواز: نوازش شده اهورا - دختر جمشید شاه پیشدادی
اروانه : نام گلی کوهی است - نامی کردی
استدیریکا : مرد دانشمند
استر : ستاره - برادرزاده مردخای و زن خشایارشا
اسرین: اشک (زلال)، نام کردی / اورامی/ هورامانی/ ، دختر
اسفندیار : پاک آفریده شده - پسر گشتاسب که بدست رستم کشته شد
اشکان : منسوب به اشک - بنیانگذار سلطنت پارته،همانند اشک (پاک و زلال)
اشکبوس : پهلوان کوشانی که به کمک افراسیاب آمد، اما به دست رستم کشته شد
افسانه : داستان ، سرگذشت ، حکایت گذشتگان
افسون : سحر و جادو ، حیله و تزویر
افشین : با همت - سردار ایرانی که بابک خرمدین را دستگیر کرد.
امید : انتظار ، آرزو
انوش ( آنوشا ) : استوار و جاوید - دخترمهرداد ششم
انوشروان : دارنده لوح جاویدان - لفب خسرو اول پادشاه ساسانی
اورنگ : عقل و کیاست ، تخت پادشاهی
اوژن : شکست دهنده ، دشمن برانداز
اوستا : نام کتاب آسمانی زردشت
اهورا : صاحب ، فرمانروای دان
ایاز : بزرگ و پاینده - نام غلام ترک سلطان محمود غزنوی
ایده: فکر نو
ایران : محل زندگی آریائیه
ایراندخت : دختر ایران
ایرج : یاری دهنده آریائیها - پسرفریدون ، پادشاه و پهلوان ایرانی
ایزدیار : کسی که خداوند یار اوست
[ویرایش] ب
بابک : جد اردشیر ، پسر ساسان
باپوک : کولاک ، نامی کردی
باربد : پرده دار ، موسیقی دان و نوازنده دربار خسرو پرویز
بارمان : لایق - نام سردار افراسیاب
بامداد : پگاه ، سپیده دم - نام پدر مزدک
بامشاد : کسی که در سحرگاهان شاد است - نوازنده مشهور دربار ساسانیان
بانو : خانم ، ملکه ، لقب آناهیتا الهه نگهبان آب
بختیار : خوشبخت ، خوش اقبال - استاد رودکی در موسیقی
برانوش : مهندس رومی که پل شوشتر را در زمان شاپور ساسانی
بردیا : پسر کورش بزرگ و برادر کمبوجیه
برزو : بلند قامت - پسر سهراب و نوه رستم دستان
برزویه : طبیب مشهور انوشیروان و مترجم کلیله ودمنه از هندی به پهلوی
برزین : بلند و تنومند - ازپهلوانان ایران - نام پسر گرشاسب
برمک : از وزیران ساسانی - نام اجداد و نگهبانان آتشکده بلخ
بزرگمهر : خورشید بزرگ - نام وزیر دانشمند انوشروان ساسانی
بکتاش : بزرگ ایل و طایفه - نامی ترکی
بنفشه : گلی رنگارنگ و زینتی با عمر نسبتاً طولانی
بوژان : رشد کرده - نامی کردی
بویان : خوشبو - مامی کردی
بهادر : شجاع و دلاور - نامی ترکی
بهار : شکوفه و گل - سه ماه اول سال شمسی
بهارک : بهار کوچولو
بهاره : بهاری
بهتاش : خوب ومانند
بهداد : نیک آفریده شده - در کمال عدل وداد
بهرام : پیروز ، ایزد پیروزی درآئین زردشت ، لقب برخی از پادشاهان ساسانی
بهدیس : خوش رنگ ، خوشگل
بهدخت : دختر خوب و نیکو
بهرخ : زیبا چهره ، قشنگ
بهرنگ : خوش رنگ
بهروز : خوشبخت ، نیکبخت
بهزاد : نیک نژاد - مینیاتوریست مشهور صفویان - نام اسب سیاوش
بهشاد : خوشحال وشاد
بهمن : نیک اندیش - برف انبوه که از کوه فرو ریزد - جانشین اسفندیار
بهناز : خوش ناز و ادا - با ناز و کرشمه
بهنام : نیک نام
بهنود : سلامت ، عافیت
بهنوش : کسی که نیک مینوشد
بیان :صبحگاه
بیتا : بی همتا ، بی مانند
بیژن : ترانه خوان ، جنگجو - پسر گیو و دلداده منیژه
بتین: آتشین ، نام کردی ، پسر
[ویرایش] پ
پارمیدا: مترادف : پارمیس ، پر دانش و دانا،پر مهر و پرعهدوپیمان،بهشت کوچک ،دختر باران(عروس باران)
پارسا : پاکدامن ، زاهد
پاکان : پاکها - نامی کردی
پاکتن : نیکو چهر پاکیزه تن
پاکدخت : دختر پاک
پانته آ : زن زیبای شوشی.همسر آرتاداس که مادها او را به کورش هدیه کردند امانپذیرفت
پدرام : آراسته ، نیکو ، شاد
پرتو : روشن ، تابش
پرشنگ : تابش ، آتشپاره
پرتو : روشن ، تابش ، فروغ
پوروچیستا : دختر دانا - نام دختر کوچک زرتشت گرامی و همسر جاماسپ
پرستو : پرنده مهاجر
پرویز : پیروز - لقب خسرو دوم ، پادشاه ساسانی
پردیس : بهشت ، باغ و بستان
پرهام : ازاشخاص بسیار ثروتمند در زمان بهرام گور ، فارسی اسم ابراهیم،پرهام رئوفی
پژمان : افسرده ، غمگین
پژوا : بیم و هراس
پژواک: انعکاس صدا، طنین
پرنیا : پارچه حریر
پشنگ : میله آهنی - نام پدرافراسیاب
پروانه : حشرهای زیبا که خود را به شعله میزند
پرسام:پهلوان.مانند سام
پروین : ثریا ، ستارگان کوچک نزدیک به هم
پری : فرشته ، جن ، همزاد
پریچهر : زیبا روی - نام همسر جمشید شاه
پریدخت : دختر پری ، همسر سام نریمان و مادر زال
پریسا : همچون پری = پری افسای.افسون کننده حور و پری
پرناز: پری ناز دار
پریوش : پری روی ، فرشته روی
پریا : کبوتر بال شکستهای که به دنبال آشیانه میگردد.
پوپک : هدهد
پوران : جانشین ، یادگار
پوراندخت : نام دختر خسروپرویز
پوریا : پهلوان محمد خوارزمی ملقب به پوریای ولی و برگرفته از نام قدیمی پوربای (پور=پسر و بای=مرد بزرگ یا رئیس) که به شکل امروزی آن، پوریا تغییر کرده و به معنی پسر مرد بزرگ یا پسر رئیس میباشد.
پولاد : آهن سخت و کوبیده ، نام پهلوان ایرانی زمان کیقباد
پویا : سرشار از زندگی
پویان : رونده و دونده - جستجو کننده - دکتر امیر پرویز پویان، رهبر نهضت سیاهکل
پونه : گیاهی خوش عطر و بو که در کنار جویها میروید.
پیام : الهام ، وحی ، پیغام
پیروز: کامیاب ، فاتح ، نام چند نفر از پادشاهان ساسانی
پیمان : عهد ، قول وقرار - عنوان اسامی مردان در فارسی دری
پرسام:پهلوان.مانند سام
[ویرایش] ت
تابان : تابنده ، منور
تاباندخت : دختر تابناک
تاجی : تاجدار ، نام و عنوانی در فارسی دری
تارا : یک دسته ستاره، تور قرمز رنگی که عروس بر سر دارد(کردی)،الهه محافظ و نگهدارنده (هند و اروپایی)، مدینه فاضله ( ایرلندی )،
تاویار : آتشبان - نامی کردی
ترانه : زیبا و صاحب جمال ، سرود ، نغمه
تناز : نازنین ، با ناز و کرشمه - نامی کردی
توران : نام دختر خسروپرویز - سرزمین تور
توراندخت : دختری از توران
تورج : دلاور ، یکی از سه پسر فریدون شاه
تورنگ : خروس صحرایی ، قرقاول
توفان : باد سخت
توژال : برف اندک - نامی کردی
تیر داد : داده تیر ، اشک دوم پادشاه اشکانی
تینا : گل ، نامی کردی
تینو : تشنه ، نامی کردی
[ویرایش] ج
جابان : سردار ایرانی یزدگرد
جامین : اسم یکی از قهرمانان ایران زمین ، نامی کردی
جاماسب : وزیر گشتاسب که با دختر زرتشت ازدواج کرد
جاوید : پایدار ، همیشگی
جریره : نام دختر پیران ویسه که همسر سیاوش شد.
جمشید : پسر طهمورث چهارمین پادشاه پیشدادی
جوان : برنا ، دلیر ، شاداب
جویا : جوینده - پهلوان مازندرانی بود که بدست رستم کشته شد.
جهان : دنیا ، عالم ، گیتی ، کیهان
جهانبخت : شانس و اقبال جهان
جهانبخش : بخشنده جهان
جهاندار : نگهبان جهان
جهانشاه : شاه جهان - نام یکی از امپراتوران مغول
جهانگیر : فاتح جهان - نام پسر رستم
جهان بانو : بانوی جهان ، ملکه جهان
جهاندخت : دختر گیتی
جهان ناز : مایه فخر عالم
جیران : آهو ، نامی ترکی
[ویرایش] چ
چابک : زرنگ ، چالاک
چالاک : سریع و زبردست
چاوش : پیشرو و پیش قراول کاروان
چترا : دوازدهمین پادشاه سلسله ماد
چوبین : کنیه و لقب بهرام چوبین سردار انوشیروان
چهرزاد : نام دختر بهمن است که سی سال پادشاهی کرد
[ویرایش] خ
خاتون : خانم ، کدبانو ، نامی ترکی
خاوردخت : دختر مشرق زمین
خداداد : خدا داده
خدایار : دوست خدا - فرمانروای بخارا بودهاست
خرداد به : خورشید داد - یکی از جغرافیدانهای معروف اسلامی
خرم : شاد و خندان - پهلوان خرم از عهد شاه شجاع است
خرمدخت : دختر شاد و خندان
خسرو : مشهور ، نیک نام - لقب چند تن از پادشاهان ساسانی
خشایار : قهرمان ، نیرومند - نام پسر داریوش هخامنشی
خورشید : درخشنده آفتاب - معشوقه جمشید درداستان جمشید و خورشید
[ویرایش] د
دادمهر : عدالت دوست ، نام استاندار پارسی طبرستان
دارا : مالدار، ثروتمند ، از نامهای خداوند
داراب : نام پسر بهمن پادشاه کیانی
داریا : دارنده ، ازنامهایی که در اوستا آمدهاست
داریوش : نگهبان نیکی - فرزند ویشتاسب از شاهان بزرگ هخامنشی
دانوش : از اسمهائی که در کتاب وامق و عذرا آمدهاست
دامون : نام اصیل ایرانی - جایی که هرگز آفتاب ندیده انبوه از جنگل
داور: حاکم عادل ، قاضی
دایان : ماما ، نامی کردی
دریا : بحر ، نام فرزند علاالدین عماد شاه
دل آرا : محبوب و معشوق
دل آویز : دلچسب ، دلکش ، آویزه دل
دلارام : مایه آرامش دل / معشوقه بهرام گور
دل انگیز : گوارا ، مطلوب
دلبر : برنده دل ، یار و معشوق
دلبند : عزیز و گرامی
دلربا : رباینده دل ، محبوب
دلشاد : شادمان و خوشحال
دلکش : جذب کننده دل ، دلربا ، دلپذیر
دلناز : آنکه قلب و دلش ناز است
دلنواز : مهربان ، مشفق
دورشاسب : نام جد پنجم گرشاسب ، دور از اسب پادشاه
دنیا : عالم و گیتی
دیااکو: اولین پادشاه مادها در قرن هفتم پیش از میلاد
دیانوش : دزد دریائی در داستان وامق و عذر
دیبا : پارجه ابریشمی رنگی ، روی زیب
دیبا دخت : دختر زیبا ، دختری همچون پرنیان
[ویرایش] ر
رابو : نام گلی بهاری - نامی کردی است
رابین : مشاور ، متعمد - نامی کردی است
رادبانو : بانوی بخشنده و جوانمرد
رادمان ( رادمن ) : نام سپهسالار خسرو پرویز ساسانی
رازبان : راز دار - عنوان مردان بزرگ در پارسی دری
راژانه : رازیانه - نامی کردی برای دختران
راسا : هموارو صاف - نامی کردی
راشین:سبز و خرم- نامی کردی برای دختران
رامتین : آرامش تن - موسیقی دان عهد ساسانیان
رامش : فراغت ، آسودگی ، راحتی ، نام هیربد زردشتی
رامشگر : خواننده و نوازنده ، خنیاگر
رامونا : نگهبان عاقل
رامیار : چوپان و گوسفند چران
رامیلا : خدای بزرگ ، نامی آشوری است
رامین : معشوقه ویس ، نام یکی از سرداران ایران
راویار : شکارچی - نامی کردی
راهیل:کوچ کننده
رایحه:بوی خوش
رزیتا :مانند گل رز
رژینا : مانند روز - نامی کردی
رخپاک : دارای چهره پاک
رخسار : چهره ، سیم
رخشانه : منسوب به رخش
رخشنده : تابان ، کنایه از خورشید است
رزمیار : رزمنده ، مبارز
رستم : تنومند و قوی اندام ، جهان پهلوان ایرانی و قهرمان بزرگ شاهنامه
رکسانا : نورانی ، روشن
روبینا : یاقوت سرخ
رودابه : فرزند تابان ، زن پسرزا ، نام قلعهای در غرب ایران
روزبه : خوشبخت : بهروز، از موبدان بهرام گور ساسانی
روجا : درخشان ترین ستاره شب ، آخرین ستاره که تا سپیده صبح میدرخشد. نام دختر و از نامهای مازندرانی
روشنک : مشعل دار ، همچنین نام دارویی گیاهی است
روناک : روشن
روماک : صادق ، منظم ، صاف و تمیز ، محکم ، نام پسر و از نامهای مازندرانی
رهام : نام پسر گودرز
رهی : راهی شده ، روان ، مسافر
ریبار : رهگذر ، نامی کردی
راسپینا : پائیز ، لغت زند و پازند
روژان: خورشید، روز، نام کردی، دختر
روژانو: روز نو، نام کردی، دختر
[ویرایش] ز
زادبخت : خوشبخت ، خوش اقبال
زاد به : بهزاد ، نیک زاده شده
زاد چهر : دارای نژاد پاک و اصیل
زاد فر : زاده روشنی
زال : فرزند سپید موی سام نریمان و پدر رستم قهرمان ملی ایرانیان
زادماسب : برادر شاپور ساسانی ، نام یکی از قضات ساسانی
زاوا : داماد ، نامی کردی
زردشت : صاحب شتر زرد و زرین ، پیامبر ایران باستان
زرنگار : طلا کوب ، زرین
زری : طلائی ، زربفت
زرین : طلائی رنگ ، منصوب به زر
زرینه : آنچه منسوب به زر است
زلیخا : لغزنده - زن فرعون که عاشق یوسف شد
زمانه : روزگار ، دهر
زونا : گیاهی با گل کبود رنگ ، نامی کردی
زیبا : خوشگل ، قشنگ ، خوب ونیکو
زیبار : قبیلهای از کردها ، نامی کردی
زیما : زمین ، لغت اوستائی
زینو : زنده ، پابرجا - نامی کردی
[ویرایش] ژ
ژاله : شبنم ، قطره
ژالان : گلهای دارای قطره و شبنم - نامی کردی
ژیار : زندگی ، زندگی شهری - نامی کردی
ژیان: زندگی، نام دختر و پسر، کردی
ژینا : زندگی و حیات - نامی کردی
[ویرایش] س
سارا : صحرا ، کوه و دشت - نامی کردی
سارک : سار کوچک ، پرندهای سیاه رنگ وبزرگتر از گنجشک
سارنگ : نام سازی شبیه به کمانچه
ساره : خالص ، بی آلایش - نامی کردی
ساسان : سوال کننده ، رئیس معبد آناهید استخر که خاندان ساسانیان به او منسوبند
ساغر : پیاله شرابخوری ، جام
سام : سیه چرده - جهان پهلوان ایرانی وجد رستم
سامان : ترتیب ، نظام ، زندگی
سانا : سهل و آسان
ساناز : کمیاب ، نادر،زودقهر نام گلی است - اسمی ترکی است
سانیار : حامی و یار و پشتیبان - نامی کردی
ساویز : خوش اخلاق ، مهربان - نامی کردی
ساهی : آسمان صاف - نامی کردی
ساینا : خاندانی از موبدان زردشتی ، سیمرغ
سایه : منطقه تاریک پشت هر جسم ، حمایت
سپنتا : مقدس ، محترپ
سپند : اسفند
سپهر : آسمان ، نام فرزند کیخسرو
سپهرداد : بخشیده اسمان - داماد داریوش هخامنشی
سپیدار : درخت سفید
سپید بانو : بانوی سفید و درخشان
سپیده : سحرگاه ، سپیدی چشم
ستاره : کرات آسمانی که در شب میدرخشند
ستی : دختر ، سیت سحر:سپیده دم- بامداد سرافراز : سربلند ، متکبر
سرور : رئیس ، پیشو
سروش : شنیدن و فرمانبرداری - فرشته مظهر اطاعت
سرور : شادمانی ، خوشحالی
سوبا : شناگر ، فرد
سوبار : اسب سوار - لغت زند و پازند
سنبله : یک خوشه گندم
سودابه : دختر زا - سود ده
سوران: اسم شاخه اصلی زبان کردی، نام پسر
سوری : سرخ رو ، نام دختر اردوان پنجم
سورن : خانوادهای در دوره اشکانیان که قدرتمند بودند
سورنا : سردار دلیر و خردمند پارتی
سوزان : سوزنده ، ملتهب
سوزه : سبزه ، نامی کردی
سوسن : گلی به رنگهای سفید، کبود ، زرد و حنایی
سومار : نام قبیلهای از کرده
سولان : نام گلی است ، نامی کردی
سولماز : زنی که پیرو پژمرده نمیشود
سوگند : شاهد گرفتن خدا یا بزرگی را گویند
سهراب : سرخ روی ، نام پسر رستم که در جنگ با رستم فرمانده سپاه تورانیان بود
سهره : پرندهای خوش آواز، با پرهای سبز و زرد
سهند : کوه آتشفشان قدیمی در آذربایجان
سیامک : مجرد - نام پسر کیومرث
سیاوش : دارنده اسب سیاه ، فرزند کیکاووس که ناجوانمردانه و بی گناه به قتل رسید
سیبوبه : مانند سیب ، دانشمند شهیر ایرانی ، منصف الکتاب
سعید : زندگی و داروندار سمیرا
سیمدخت : دختر نقرهای و سفید
سینا : مرد دانشمند ، نام پدر شیخ ابوعلی سینا
سیمین : نقرهای ، سفید ، روشن
سیمین دخت : دختر نقرهای و سفید
سیروان: نام رودی در منطقه اورامان کردستان ایران، نام کردی، پسر
سمیرا : عشق وزندگی سعید ( دختر گندمگون )
[ویرایش] ش
شاپرک : پروانه
شادی : شادمانی ، خوشحالی ، شور شادان : شادمان
شادمهر : مهربان ، با محبت
شاران : گردنبند درست شده از بادام - نامی کردی
شاهپور : پسر شاه ، شاهزاده - نام چند تن از شاهان ساسانی
شاهدخت : دختر شاه ، شاهزاده خانم
شاهرخ : شاه منظر ، کسی که رخساری همچون شاه دارد
شاهو: نام یکی از رشته کوههای مهم در منطقه کردستان ایران
شاهین : پرندهای شکاری
شاهیندخت : دخت شاهین
شایسته : سزاوار ، لایق
شباهنگ : بلبل ، ستاره کاروان کش
شب بو : نام گلی است که شب هنگام باز میشود
شبدیز: سیه فام ، سیه چرده ، نام اسب خسروپرویز
شبنم : رطوبتی که شب هنگام روی گلها مینشیند
شراره : جرقه آتش، گرمای سوزان ، عشق فراوان ، نامی کردی
شرمین : شرمسار ، خجل
شروین : یکی از سرداران معاصر شاپورذوالاکتاف ساسانی
شکوفه : گل درختان میوه دار ، شکفته
شکفته : خندان ، بشاش
شمشاد : درختی زینتی و تقریبا همیشه سبزکه دستمایه بسیاری از شاعران است
شمین : خوشبو، خوش عطر
شوان : شبان ، چوپان - نامی کردی
شمیلا : از نامهای ارمنی ایرانی به معنی بانوی بزرگوار
شورانگیز : فتنه انگیز ، ایجاد کننده شور و شوق
شوری : خوش قیافه ، قد بلند- نامی کردی
شهاب : شعله آتش ، سنگ آسمانی ، ستاره دنباله دار
شهبار : درخورشاه ، لایق شاه
شهباز : باز سفید رنگ ، شاه باز
شهبال : پر بزرگ پرندگان
شهپر: پرشاهانه
شهداد : شاه عادل (شه=شاه، داد= عدل)
شهرآرا: آنکه به زیبایی مایه آرایش شهراست ، آرایش دهنده شهر
شهرام : = شاهرام، «شه» به معنای "شاه" و والا مرتبه و «رام» نام فارسی فرشتهای موکول بر سعادت و روزی است، «شهرام» معادل فارسی "میکائیل" است
شهربانو : = شه بانو (همسر شاه)، ملکه ، همسر امام حسین و مادر امام سجاد
شهرزاد : یا "شهزاد" به معنی شاهزاده - نقال قصههای هزار و یک شب
شهرناز : خواهر جمشید و همسر ضحاک ماردوش
شهرنوش : شیرینی شهر
شهروز : شاهروز - روز شاهان - شهرود نام سازی باستانی نیز بودهاست .
شهره : مشهور و نامی
شهریار : پادشاه ، یارشهر ، نام پسر برزوپسر سهراب
شهلا : زن سیه چشم
شهناز : شاه ناز - دختری بود از خاندان آل بویه
شهنواز : نوازش شده شاه
شهین : منسوب به شاه
شیبا : نسیم شبانه - نامی کردی
شیدا : آشفته و عاشق
شیده : خورشید ، درخشان
شیردل : پهلوان و دلاور
شیرزاد : شیر بچه ، همچون شیر
شیرنگ : به رنگ شیر ، مانند شیر
شیرو : پهلوان معاصر با گشتاسب ، نام سردار فریدون
شیرین دخت : دختر شیرین
شیما : دخترانه ، نامی کردی
شینا : قدرتمند ، توانا - نامی کردی
شیرین : مطبوع و گوارا ، معشوقه خسرو پرویز
شیوا : شیرین بیان ، خوش زبان ، ایزد بزرگ هندیان باستان
[ویرایش] ط
طوس : فرزند نوذر پهلوان ایرانی شاهنامه
طوطی : پرنده سبز رنگ و سخنگوست و نام برخی زنان در فارسی دری است .
طهماسب : دارای اسب قوی - نام پسر منوچهر
طهمورث : روباه تیزرو و قوی ، پادشاه پیشدادیان و پدر جمشید
طرلان : باز شکاری - نامی ترکی است
طوطیا : مانند طوطی
طناز : با ناز و کرشمه
[ویرایش] غ
غوغا : آشوب ، هیاهو
غنچه : گل نشکفته ، کنایه از دهان معشوق
[ویرایش] ف
فراز : بلندی و شکوه
فرامرز : شکوه مرزداری - نام پسر رستم دستان
فرانک : سیاه گوش ، نام مادر فریدون ، نام همسر بهرام گور ساسانی
فراهان : محل شکوه و جلال
فربد : مناعت ، بزرگی
فربغ : شکوه خداوند
فرجاد : دانشمند و فاضل
فرخ : تابان و زیبا - نام یکی از امیران سیستان در عهد سلجوقیان
فرخ پی : نیک پی و نیک قدم
فرخ داد : مبارک آفریده شده
فرخ رو : دارای صورت زیب
فرخ زاد : مبارک زاد ، خجسته زاد ، رستم فرخزاد سردار معروف ساسانیان است
فرخ لقا : درای چهره زیبا ، خوشگل
فرخ مهر : زیبا چون خورشید
فرداد : داده شکوه وزیبائی
فردیس : بهشت ، بوستان
فرین : یگانه ، شکوه دین ، مخفف فروردین ماه اول بهار
فرزاد : زاده فرو شکوه
فرزام : شایسته و لایق
فرزان : عاقل ، حکیم ، دانشمند
فرزانه : دانشمند ، عاقل و عالم
فرزین : عالم ، وزیر دربار
فرشاد : شا دمان ، مسرور ، خوشحال
فرشته : فرستاده الهی و آسمانی
فرشید : درخشانتر ، نام برادر پیران ویسه
فرمان : دستور ، حکم
فرناز : داری ناز فراوان
فرنگیس ( فری گیس ) : نام دختر افراسیاب و همسر دوم سیاوش
فرنود : دلیل و برهان :فرنود عسکری بزرگمرد ایران زمین که در چندین نبرد سخت از خوانسار در هجوم جواد معصومی دفاع و او را بارها شکست داد
فرنوش : شکوه ، نام پادشاه باستانی ماد
فرنیا : نامی برای پسران
فروتن : افتاده حال ، متواضع
فرود : پائین - نام پسر سیاوش ، نام پسر کیخسرو نام پسر خسرو پرویزو شیرین
فروز : روشنائی ، روشنی
فروزان : تابان ، درخشان
فروزش : روشنی ، تابناک
فروزنده : درخشان ، درخشنده
فروغ : روشنائی ، تابش
فرهاد : عاشق افسانهای شیرین
فرهنگ : شکوه ، ادب ، تربیت
فرهود : صداقت و راستی در دین
فربار : همراه خوب و شایسته
فریا: فریاد و آواز بلند، نام کردی، دختر؛
فریان:آزاده,آزادگی(نام پسر)؛زبان سانسکریت (feryan)
فریبا : زیبا و فریبنده
فرید : بی همتا
فریدخت : دختر بی همتا
فریدون : دارای شکوهی اینچنین ، پادشاه پیشداری که بر ضحاک ماردوش غلبه کرد
فریمان : فر و شکوه ایمان
فریناز : عشوه گر ، پریناز
فرینوش : شکوه شیرین
فریوش : زنگ ، همان پریوش هم هست
فیدان : غنچه- نامی ترکی برای دختران
فیروز : پیروز و مظفر
فیروزه : سنگی گرانبها با رنگ فیروزهای
[ویرایش] ق
قابوس : معرب کاووس است
قباد : سرور گرامی ، شاه محبوب ، پدر کیکاوس از پادشاهان کیانی
قدسی : بهشتی ، روحانی
قزل ارسلان : شیر سرخ - نام دوتن ازاتابکان آذربایجان - نامی ترکی
[ویرایش] ک
کابان : کدبانو ، نامی کردی برای دختران
کابوک : کبوتر ، نامی کردی برای دختران
کارا : فعال و کوش
کارو : نوید دهنده- نامی ارمنی برای پسران
کاراکو : نام یکی از سرداران ماد
کاساندا : نام همسر کوروش بزرگ
کامبخت : کسی که بخت به کام اوست
کامبخش : آرزو دهنده ، مراد بخش
کامبیز : صورت فرانسوی (( کمبوجیه )) پسر کورش است
کامجو : کامجوینده
کامدین : یکی از دانایان دین زردشت
کامران : سعادتمند و خوشبخت
کامراوا : به مقصود و مراد رسیدن
کامک : آرزو و خواهش کوچک
کامنوش : کامروا ، خوشبخت
کامیار : کامروا و پیروز
کانیار : معدن شانس ، نامی کردی
کانی: چشمه، نام کردی ، دختر
کاووس : پادشاه توانا - از پادشاهان کیانی و پسر کیقباد
کاوه : آهنگر معروف ایران باستان که علیه ضحاک قیام کرد
کتایون : جهان بانو ، دختر قیصر روم و مادر اسفندیار
کرشمه : ناز و غمزه
کسری : معرب خسرو است
کلاله : موی پیچیده ، دختری با موهای مجعد
کمبوجیه : نام پسر کورش کمبوجیهاست
کوشا : کوشنده ، ساعی
کهبد : خداوند کوه ، عابد
کهرام : رام شده کوه نام برادر و سردار افراسیاب
کهزاد : زاده کوه ، کسی که در کوه زائیده شدهاست
کیارش : شهریار بزرگ
کیان : پادشاه (نامی آرامی)
کیانا : فرستاده (نامی آرامی)
کیانچهر : دارای چهره پادشاهان
کیاندخت : شاهدخت ، دختر شاه
کوروش : نام یکی از پادشاهان هخامنشی که تخت جمشید را بنا نهاد
کیانوش : بسیار شیرین ، نام یکی از دو برادر فریدون در شاهنامه
کیاوش : بزرگوار - نام پدر کیقباد
کیخسرو : پادشاه نیکنام ، نام پسر سیاوش و سومین پادشاه کیانیان
کیقباد : پادشاه محبوب - پدر کیکاوس و سر سلسله کیانیان
کیکاووس : سیاه چرده ، سبزه ، نام پسر کیقباد و پدر کیاوش
کیمیا:همچون نقره،نقره فام(نامی مصری)
کیوان : سیاره زحل و دومین سیاره منظومه شمسی پس از مشتری است .
کیوان دخت : دختر سیاره کیوان
کیومرث : نخستین انسان ، و به گفته شاهنامه نخستین پادشاه
کیهان : جهان و گیتی
کیاندخت : دختر گیتی
کیهانه : جهان کوچک
[ویرایش] گ
گابان : یکی از یاران کرد پیامبر اسلام ( ص ) که به استقبال اسلام رفت
گئومات : نام موبدی بلند پایه در زمان پادشاهی کمبوجیه، پسر کورش بزرگ.
گرد آفرید : پهلوان زاده شده
گردان : پهلوانان ، یلان
گرشا : به ر وایت شاهنامه همان کیومرث اولین پادشاه است
گرشاسب : صاحب اسب لاغر ، پهلوان ایرانی و جد رستم
گرشین : شعله آبی ، نامی کردی برای دختران
گرگین : منسوب به گرگ ، پسر میلاد از پهلوانان زمان کیخسرو
گزل : زیبا ، نامی ترکمنی است
گشتاسب : صاحب اسب رمنده ، پدر داریوش هخامنشی
گشسب : دارنده اسب نر
گشسب بانو : دختر رستم و زن گیو
گل : گیاهان رنگی کوچک که دستمایه شاعرانند
گل آذین : حالت قرار گرفتن گلها روی شاخه ه
گل آرا : آراینده گل
گلاره : تخم چشم ، نامی کردی
گلاویژ: ستاره شمالی (قطبی)، نام کردی ، دختر
گل افروز : فروزنده گل
گلاله : دسته گل
گل اندام : آنکه اندامش مانند گل است
گلاویز : گیاهی برای زینت گل
گلباد : داری بوی گل
گلبار : پرگل ، گل افشان
گلبام : گلبانگ
گلبان : نگهدارنده گل
گلبانو : بانوی چون گل
گلبرگ : هر یک از برگهای یک گل ، مثل برگ گل
گلبو : معطر ، خوشبو
گلبهار : مثل گل بهاری
گلبیز : گل افشان
گلپاره : تکه گل ، پارهای از گل
گلپر : برگ گل ، پر گل
گلپری : پری همچون گل
گلپوش : پرازگل ، پوشیده از گل
گل پونه : کسی که چهره اش به لطافت گل است
گلچین : باغبان ، عاشق گل ، کسی که گل میچیند .
گلدخت : دختر گل
گلدیس : به رنگ گل ، مانند گل
گلربا : رباینده گل
گلرخ : بسیار زیبا همچون گل
گلرنگ : به رنگ گل ، شرابی رنگ
گلرو : زیبا و سرخ رو
گلشن : گلزار و گلستان
گلریز : ریزنده گل
گلزاد : زائیده گل
گلزار : گلستان ، جای پرگل
گلسا : مثل گل
گلشید : درخشان چون گل
گلشیفته: شیفته ی گل
گلنار : گل انار ، شکوفه انار
گلناز : کسی که ناز و غمزه اش مثل گل است
گلنسا : گل بانو ، خانم گل
گلنواز : نوازش شده گل
گلنوش : شیرین مثل گل
گلی : مانند گل ، قرمز رنگ
گودرز : از پهلوانان عهد کاوس وکیخسرو و یکی از پادشاهان معروف اشکانی
گوماتو : انقلابی زمان مادها که برای براندازی مادها و هخامنشیان قیام کرد
گهر چهر : آنکه چهره اش همچون گوهر است
گوهر ناز : کسی که همچون گوهر نازش گرانبهاست
گیتی : دنیا ، جهان ، عالم
گیسو : موی بلند زنان
گیلدا : طلا (اسپانیایی)، دختری از تبار گیلک (؟)، بخند (به زبان ترکی)
گیلزاد : زاده ی گیلان
گیو : پهلوان نامی شاهنامه و پدر بیژن
[ویرایش] ل
لادن : گلی به رنگهای زرد و نارنجی (اسم لاتینی)
لاله : گلی که رنگهای گوناگون دارد و معروفترین آن لاله سرخ و صحرائی است
لاله رخ : کسی که روی همچون لاله دارد
لاله دخت : دختر لاله
لبخند : تبسم
لقاء : چهره ، سیم
لومانا : نام محلی در کردستان ، نامی کردی برای دختران
لهراسب : دارای اسب تندرو ، از پادشاهای کیانی و پدر گشتاسب
لیدا:محبوب همه (اسم یونانی)
[ویرایش] م
مارال : آهو،غزال،زیبا- نامی ترکی برای دختران
ماری : کبک ماده ، نامی کردی
مازیار : اورا مزدایار - پسر قارون فرمانروای طبرستان
ماکان : شجاعت - نامی دیلمی برای پسران
ماردین: نام کردی، پسر
مامک : مادر کوچک و مهربان
ماننا : نام یکی از اقوام باستانی آذربایجان- نامی ترکی برای دختران
ماندانا : دختر آژدهاک و مادر کورش هخامنشی
مانوش : کوهی که منوچهردربالای آن متولد شدهاست
مانی : پیامبر ایرانی در زمان شاپور ساسانی
مانیا : خسته شده ، نامی کردی
ماهان : منسوب به ماه
ماهاندخت : دختر ماهان
ماه برزین : یکی از بزرگان دولت ساسانیان
ماه جهان : زیبای جهان
ماهچهر : زیبا رو ، قشنگ
ماهدخت : دختر ماه
ماهرخ : آنکه صورتی چون ماه زیبا دارد
ماهزاد : زاده ماه
ماهنی : آهنگ ، ترانه- نامی ترکی برای دختران
مایسا : مثل مادر
مردآویز: جنگنده و دلاور
مجتبی : برگزیده ، منتخب ، انتخاب شده ، شایسته ، اجتناب ناپذیر از انتخاب شدن و برگزیده شدن
مرجان : گیاهی دریایی
مرداس : مرد آسمانی - نام پدر ضحاک که مرد نیکی بود و بدست پسرش کشته شد
مرزبان : مرزدار - مرزبان بن رستم نویسنده کتاب مرزبان نامه
مرمر : ازسنگهای آهکی که صیقلی و جلا پذیر است ، سنگ مرمر
مریم : نام مادر عیسی
مزدک : خردمند کوچک - مردی که در زمان ساسانیان ادعای پیغمبری کرد اما کشته شد
مژده : نوید ، بشارت
مژگان : مژهها
مستان : شادان ، شادمان
مستانه : خوشحال ، مانند مست
مسیح : لقب عیسی ، به معنی مسح شده ، نامی برای پسران
مسیحا : انسان رهائی بخش ، روح قدسی ، زن آسمانی
مشکاندخت : دختر خوشبو
مشکناز : مشک ناز دار
مشکین دخت : دختر مشک آلود و معطر
منیژه : پاک و سفید روی - نام دختر افراسیاب
منوچهر : کسی که چهره بهشتی دارد - از پادشاهان پیشدادی
مهان :منسوب به ماه است
مهبانو : بانوی بزرگ ، بانوی همچون ماه
مهبُد : یکی از وزیران انوشیروان ساسانی، پسوند «بُد» به معنای صاحب یا حافظ (مانند ارتشبُد=ارتشدار)، صاحب یا حافظ ماه
مه داد : از فرماندهان نظامی پارسیان ویکی از نامهای دوران هخامنشی
مهتاب : ماه تابان ، ماه تابناک
مهدیس : ماهرو ، زیبا ، خوشگل
مه جبین : انکه پیشانیش مانند ماه درخشان است
مه دخت : ماه دخت ، دختر ماه
مهر آذر : یکی از موبدان پارس در زمان انوشیروان - خورشید آذر
مهر آرا : آرایش دهنده مهر
مهر آسا : همچون خورشید زیبا روی
مهر آفاق : خورشید افقه
مهر افرین : عشق آفرین ، آفریننده عشق
مهرآب : کسی که فروغ خورشید دارد - نام جد مادری رستم
مهرداد : بخشنده ماه
مهر افزون : بالا برنده عشق و محبت
مهرام : رام شده ماه
مهران : منسوب به مهر است و یکی از خاندانهای عصر ساسانی
مهراندخت : دختر مهر و محبت
مهراندیش : دارای اندیشه با مهر و محبت
مهرانفر : شکوه
مهرانگیز : ایجاد کننده مهر و محبت و عشق مهرپویا : پوینده مهر
مهرداد : داده خورشید - نام چند تن از پادشاهان اشکانی
مهر دخت : دختر آفتاب
مهرزاده : زاده خورشید ، زیبا روی
مهرناز : ناز خورشید
مهرنوش : خورشید جاویدان - یکی از پسران اسفندیار که بدست فرامرز کشته شد
مهرنکار : آرایش دهنده خورشید ، مهر آرا- نام یزدگرد
مهرنیا : ازنژاد مهر
مهروز : آنکه روزی چون خورشید دارد
مهری : منسوب به مهر ، منسوب به خورشید
مهریار : دوست خورشید
مهسا : مانند ماه زیبا روی
مهستی : ماه هستی ، ماه روزگار ، گرانبهاترین
مه سیما: آنکه صورتی چون ماه دارد
مهشاد : ماه شادمان
مهشید : پرتوماه
مهنام : آنکه نامش چون ماه است
مهناز : نازماه
مهنوش : ماه همیشگی،جاودان
مهوش : مانند ماه
مهیار : یار ماه ، نام پسر داریوش سوم هخامنشی
مهین : ماه زیبا رو
مهین دخت : دختر بزرگ
میترا : دوستی و محبت و مهر . نام همسر رامسس دوم ( فراعنه مصر )
میخک : گلی زیبا به رنگهای قرمز، سفید ، صورتی وزرد
میلاد : گانش آموز ، شاگرد - نامی کردی
مینا : گلی کوچک و زینتی ، گردنبند
مینا دخت : دختر مین
مینو : بهشت ، جنت
مینودخت : دختر بهشت ، دختر پاک
مینوسا : مانند بهشت
مینو فر : دارای شکوه بهشتی مذگان : فروتنی , برگرفته ازسپندارمذ و اسفندگان.نشاندهنده ی عشق مادری
[ویرایش] ن
نادر : کمیاب ، بی همتا
ناز آفرین : معشوقی که ناز فراوان میکند
نازبانو : بانوی ناز دار
نازپرور : پرورش یافته در ناز
نازچهر : کشی که چهره ناز دارد
نازفر : دارای شکوه
نازلی : پرناز و غمزه - نامی ترکی برای دختران
نازی : با ناز ، اهل ناز
نازیدخت : دختر ناز
نامور : مشهور ، ارزنده
ناهید : پاک و بی آلایش - نام مادر اسفندیار و مادر اسکندر
نائیریکا : در فرهنگ ایران باستان دختری زیبا و دانا که پس از مرگ برشخص نیک گفتار و نیک کردار و نیک پندار ظاهر شده و او را از پل چینوت ( صراط ) میگذراند.
ندا : آواز ، بانگ ، فریاد
نرسی : فرشته وحی در اوستا - نام پسر شاپور نوه اردشیر بابکان
نرگس : گلی خوشبو و زیبا(نامی یونانی)
نریمان : پهلوان ، دلیر - نام پدر سام
نسترن : گلی سفید و زیبا از گونههای نرگس
نسرین : گلی سفید و پر برگ
نسرین دخت : دختر نسرین
نسرین نوش : نام همسر بهرام گور
نسیم : بوی خوش و باد ملایم و نصرت نکیسا : نوازنده و خواننده دربار خسرو پرویز ساسانی
نگار: نقش ، بت ، صنم
نگاره : شکل دارای نقش و نگار
نگارین : نقاشی شده
نگین : گوهر قیمتی
نوا : ناله ، آواز
نوژا : مثل درخت صنوبر همیشه سبز
نوش ( انوش ) : زندگی جاوید
نوش آذر : آتش جاویدان - از آتشکدههای عصر ساسانی
نوش آور : چیزی که زندگی و حیات میآورد
نوشا : نوشنده ، آشامنده
نوش آفرین : افریننده شادی و شیرینی
نوشدخت : دختر شاد
نوشروان ( انوشیروان ) : جاویدان ، اولین خسرو ساسانی
نوشفر : شکوه جاوید
نوشناز : دارای ناز و ادای شیرین
نوشین : گوارا و شیرین
نوید : مژده و بشارت
نوین : تازه ، جدید
نوین دخت : دختر تازه به دنیا آمده
نیک بین : خوش بین
نیک پی : پاک نژاد
نیک چهر : خوشگل و زیب
نیک خواه : شخص خیر خواه و خیراندیش
نیکداد : بخشنده نیکی
نیکدخت : دختر پاک و نیکو
نیکدل : دل پاک
نیکزاد : زاده نیکی و پاکی
نیلوفر : گل پیچک و زینتی به رنگهای سفید و سرخ وآبی
نیما :کمان - نامی مازندرانی برای پسران
[ویرایش] و
وارلی :ثروتمند،دارا - نامی ترکی برای پسران
وامق : دوست دارنده ، عاشق - عاشق عذر
ورجاوند : ارجمند - به اعتقاد زردشتیان کسی که درآخر زمان ایران را آباد میکند
وریا : بیدار، آگاه - نامی محبوب برای پسران در میان کردها
وشمگیر : شکارچی بلدرچین - نامی دیلمی برای پسران
وهرز : نام مرزبان کشور یمن درعهد انوشیروان
وهسودان : نیک آسوده و آرام - عنوان یکی از سلاطین آذربایجان
ویدا : آموزنده و تعلیم دهنده
ویس : نام معشوق رامین در داستان ویس و رامین
ویشتاسب : صاحب اسبان فراوان
ویگن : جهش و پرش - نامی ارمنی برای پسران
ونداد : امید ، آرزو ، نام سردار ایرانی
[ویرایش] ه
هژیر : خوب چهره ، نام یکی از پسران گودرز که بدست سهراب کشته شد
هخامنش : دوستار اندیشه - نام جد کورش کبیر
هربد( هیربد ) : حاکم آتشکده ، موبد موبدان
هرمز : اهورمزدا ، خدای بزرگ ایرانیان - نام پسر بهمن و نام پسر انوشروان
همایون : مبارک ، خجسته - نام تنی چند از پادشاهان هندوستان
هما : فرخنده ، مبارک ، مرغ سعادت - نام دختر گشتاسب و خواهر اسفندیار
همادخت : دختر مبارک و فرخنده بخت
همدم : رفیق و مونس و همزبان
همراز : محرم اسرار
همراه : دوست و یار موافق
هلاله : هلال ماه - گل لاله
هنگامه : غوغا ، شلوغی ، دادوفریاد
هوتن : خوش اندام ، نام یکی از متحدان داریوش درحمله به مغان
هور : خورشید ، آفتاب
هورتاش : همچون خورشید
هورچهر : تابان روی ، زیب
هورداد : فرستاده و داده خورشید
هوردخت : دختر خورشید
هورزاد : زاده خورشید
هورمند : شبیه خورشید
هوروش : خورشید مانند ، مثل خورشید
هوشنگ : هوش و درایت - نام یکی از سلاطین پیشدادی و فرزند سیامک
هوشیار : با هوش و آگاه
هومان : نیک اندیش ، نام یکی از سرداران افراسیاب و نیز نام برادر پیران ویسه
هومن : نیک منش
هونام : خوشنام ، نیکنام
هویدا : آشکار و نمایان
هیتاسب : صاحب اسب بسته شده
هیرمند : یکی از القاب گستاسب ، آتش پرست
هیوا : میوه به - نامی ترکی برای دختران
هیوا : امید وآرزو - نامی کردی برای دختران و پسران
هورام: اسم قدیمی سرزمین هورامان (اورامان)
هانا: انرژی درونی و فرازمینی، نام کردی، دختر
هاوژین: همدم و یار زندگی( ژین =زندگی)، نام کردی دختر
هاوین: خورشید، تابستان، نام کردی، دختر
[ویرایش] ی
یادگار : آنچه از انسان بجای ماند - پسر پادشاه گرجستان
یاسمن ( یاسمین ) : گل زیبائی به رنگ سفید و زرد و کبود
یاشار: جاوید- نامی ترکی برای پسران
یزدان : خداوند ، آفریدگار هستی
یگانه : بی نظیر ، بی مانند
یوتاب : سردار زن ایرانی که خواهر اریوبرزن سردار نامدار ارتش شاهنشــــــاهی داریوش سوم بودهاست. وی در نبرد با اسکندر گجــستک همراه آریوبرزن فرماندهی بخشی از ارتش
ییلماز : بی باک ، شجاع- نامی ترکی برای پسران
دوستان علاقه مند به تاریخ چند کتاب با فرمت pdf درمورد شاهنشاهی هخامنشی توی صفحه کتابخانه گذاشتم از جمله کوروش کبیر . داریوش بزرگ . اردشیر اول ، دوم و سوم ، کمبوجیه ، خشایارشا که میتونید مطالعه کنید . برای رفتن به صفحه کتابخانه کلیک کنید