ادبی . هنری . علمی . فرهنگی . بجز سیاست

خوشحالم که وبلاگ من را مشاهده میکنید . یک توضیحی بدم اصلا با سیاست کاری ندارم

ادبی . هنری . علمی . فرهنگی . بجز سیاست

خوشحالم که وبلاگ من را مشاهده میکنید . یک توضیحی بدم اصلا با سیاست کاری ندارم

زن مبتلا به ایدز زن و شوهر جوانی را آلوده کرد

زن HIVمثبت که در پی ارتباط پنهانی با مردی، او و همسرش را مبتلا کرده بود، از سوی پلیس مشهد بازداشت شد.

رسیدگی به این پرونده اوایل هفته گذشته در پی شکایت زنی از شوهرش، در دستور کار ماموران کلانتری سناباد مشهد قرار گرفت. شاکی به پلیس گفت: 4 سال است ازدواج کرده‌ام.

در این مدت اختلافی با شوهرم نداشتم تا این که چند روز پیش با انجام آزمایش پزشکی متوجه شدم مبتلا به ایدز هستم.

 از چند ماه پیش به رفتارهای شوهرم مشکوک شده بودم، گمان می‌کنم او ارتباط غیراخلاقی داشته و همین موضوع زمینه‌ساز ابتلای من به ایدز شده است. وقتی ماجرا را با شوهرم در میان گذاشتم، حرف‌هایم را نپذیرفت و پس از مشاجره با من، خانه را ترک کرد. من هم به خانه پدری‌ام رفته و موضوع را با خانواده‌ام در میان گذاشتم.

 اکنون از شوهرم شکایت دارم، او زندگی‌ام را تباه کرده است. در پی این شکایت، شوهر او به مرکز پلیس احضار و بازجویی شد.

مرد جوان به پلیس گفت: چندی پیش زنی به عنوان مسافر سوار خودرویم شد. وقتی متوجه شدم سرپناهی ندارد و نیازمند کمک مالی است، تصمیم گرفتم به وی کمک کنم که در جریان این رفت و آمدها، ارتباطمان شکل گرفت. زن جوان گفته بود به خاطر اعتیاد شوهرش از او طلاق گرفته است.

گمان نمی‌بردم او مبتلا به ایدز بوده و و ارتباط نامناسبم، مرا نیز به این بیماری گرفتار و زندگی‌مان را نابود می‌کند. با اطلاعات به دست آمده از این مرد، جستجوی ماموران برای دستگیری زن مبتلا به ایدز آغاز و او چند روز پیش دستگیر شد.

زن جوان در بازجویی گفت: شوهرم با اعتیادش زندگی‌مان را به تباهی کشانده بود؛ که از او جدا شدم. پس از جدایی متوجه شدم شوهرم مبتلا به ایدز بوده و من نیز گرفتار این بیماری شده‌ام. در این مدت از خانواده‌ام دور شده و در حومه شهر به تنهایی زندگی می‌کردم.

 چند بار هم تصمیم به خودکشی گرفتم که همسایه‌ها نجاتم دادند. با دستور قضایی،‌ تحقیق در این زمینه ادامه دارد.

منبع: جام جم

تجاوز افسران ترک به مهاجران زن

3 زن سوری که مانند دهها زن و دختر دیگر در ترکیه مورد تجاوز قرار گرفتند، از سوء استفاده افسران ترکیه از زنان سوری‌ها، تجاوز به آنها و فیلم برداری از این صحنه‌ها و تهدید به انتشار آن در صورت فرار گفتند.
 
مصاحبه با 3 تن از زنان جسرالشغور که در کمپ‌های ترکیه مورد تجاوز قرار گرفتند

 چگونه به ترکیه رفتید؟

هدی.د : در پی هماهنگی‌هایی که از قبل صورت گرفته بود، یک اتوبوس ترکی به منطقه مرزی آمد و ما را سوار کرد تا به ترکیه ببرد. من و چند تن از زنان دیگر اهالی جسر الشغور خوشحال بودیم که قرار است به ترکیه برویم و شهروند این کشور شویم.

بزرگترین کابوس زندگی‌ ام در مرز ترکیه رقم خورد


 مگر به شما گفته بودند که شما را شهروند ترکیه می کنند؟

هدی.د بله. افرادی در جسر الشغور تبلیغ می‌کردند که قرار است سوری‌هایی که به ترکیه می‌روند، شهروند ترکیه شوند. روز اول ما را به یک اردوگاه در خاک ترکیه انتقال دادند و آب و غذای لازم را در اختیار ما قرار دادند تا روز دوم به همین شکل پیش رفت و ما سرشار از امید بودیم که به زودی زندگی جدیدی را آغاز خواهیم کرد.

ولی در پایان این روز، تعدادی از افراد مسلح ترک به سراغ ما آمدند و ما را به طور انفرادی به اتاق‌های جداگانه انتقال دادند. من به شخصه احساس می‌کردم که این مسئله به منظور انجام یک بازجویی ساده است؛ ولی طولی نکشید که بزرگترین کابوس زندگی‌ام در برابر چشمانم رقم خورد.

افسران ترک در اردوگاه بارها ما را مورد تعرض قرار دادند / فقط آرزوی مرگ می‌کردیم

 مگر چه اتفاقی افتاد؟

عایشه: یک افسر میانسال ترک وارد اتاق شد و پس از اینکه چند سوال درباره علت آمدن به ترکیه پرسید، اقدامات غیراخلاقی و غیرانسانی خود را آغاز کرد. هر چند من ممانعت کردم ولی با کتک زدن به طور وحشیانه من را مورد تجاوز قرار داد و این کار به مدت یک هفته تکرار می شد و افراد مسلح مختلفی از ترک‌ها به زنان سوری در این کمپ‌ها تجاوز می‌کردند به‌گونه‌ای که فقط آرزوی مرگ می‌کردیم.

به بهانه معاینات پزشکی به ما تجاوز می‌کردند

ماریا : البته چند تن از زنانی که در آنجا با ما همراه بودند، به‌گونه‌ای دیگر به آنان تجاوز شد؛ مثلاً من پس از چند روز تحمل درد و رنج و تجاوز، شنیدم که یکی از دختران سوری گفت که وی در ابتدا به بهانه انجام معاینات پزشکی، تعدادی قرص را که از سوی ترک‌ها در اختیارش قرار گرفته بود، مصرف کرده است.

ولی پس از 2 روز مصرف قرص‌ها، بیهوش می‌شود و وقتی دوباره به هوش می‌آید متوجه می‌شود که در مدت بیهوشی بلاهای زیادی به سرش آمده و نیروهای مسلح ترک بارها به وی تجاوز کرده‌اند.

از صحنه‌های تجاوز فیلم می‌گرفتند و ما را تهدید می‌کردند

 اتفاق دیگری هم در این اردوگاه‌ها رخ می‌داد؟

عایشه: از جمله روش‌هایی که ترک‌ها در راستای رسیدن به اهداف خود استفاده می‌کردند این بود که آنها در جریان تجاوز به زنان، از آنان فیلمبرداری و عکسبرداری می‌کردند و آنها را تهدید می‌کردند که چنانچه بر اساس خواسته‌های آنان رفتار نکنند، این عکس‌ها را در سطح شهر جسرالشغور پخش و آنها را رسوا خواهند کرد.

وقتی احساس تنفر از بودن در اردوگاه‌های ترکیه پیدا کردیم، تصمیم گرفتیم برگردیم

 چه شد که برگشتید؟

ماریا : پس از اینکه خرابکاری‌های غیراخلاقی ترک‌ها زیاد شد و احساس تنفر از بودن در این کمپ‌ها به سوری‌ها دست داد، تصمیم گرفتیم که برگردیم؛ ولی نمی‌دانستیم که چطور و چگونه. بعد از چند روزی در اردوگاه پخش شده بود که دولت سوریه با کسانی که برگردند کاری ندارند و مشکلات امنیتی جسرالشغور نیز برطرف شده است.

 این بود که جمع زیادی از اهالی جسرالشغور تصمیم گرفتند که برگردند و این‌گونه بود که به وطن‌مان برگشتیم و به زندگی سابق خود ادامه دادیم.


منبع: فارس

تجاوز به 2 خواهر توسط خاستگار

پرونده مردی که متهم است با ربودن دو خواهر به آنها تعرض کرده است بعد از اتمام تحقیقات مقدماتی در اختیار قضات دادگاه کیفری استان البرز قرار گرفت.

این دو خواهر 22 و 23ساله که «سارا» و «سمیه» نام دارند، دی سال گذشته مورد تجاوز قرار گرفتند و همان زمان به پلیس اعلام شکایت کردند. سارا – خواهر کوچکتر- چندی قبل از این واقعه با پسری به نام «حمید» به طور اتفاقی آشنا شده و با او رابطه دوستانه برقرار کرده بود.

 سارا که تصور می‌کرد این دوستی به ازدواج منتهی خواهد شد در دام پسر متجاوز گرفتار شد و خواهر او نیز مورد آزار جنسی قرار گرفت. این دو، روز هشت دی سال گذشته وقتی به پلیس کرج رفتند، ضمن شکایت از حمید خواستار دستگیری و مجازات او شدند.

سارا در این‌باره به پلیس گفت: «دوستی من و حمید اتفاقی بود. اما بعد از مدتی به او علاقه‌مند شدم. حمید هم می‌گفت مرا دوست دارد و هدفش ازدواج است. مدتی از شروع دوستی ما گذشته بود که حمید گفت موضوع را با مادرش مطرح کرده و به زودی به خواستگاری‌ام می‌آید.

 من هم از این موضوع خوشحال و راضی بودم و خانواده‌ام را از این ماجرا مطلع کرده بودم.»دختر جوان ادامه داد: «در حالی که دوستی ما ادامه داشت، یک روز که من و خواهرم سوار بر خودروی من بیرون رفته بودیم به‌طور اتفاقی حمید را دیدیم.

من کنار خیابان پارک کرده بودم که او جلو آمد و بعد از سلام و احوال‌پرسی سوار خودرو شد و بار دیگر بحث ازدواج را پیش کشید. او برای اینکه من را خاطرجمع کند با موبایلش به فردی تلفن زد و ادعا کرد با مادرش صحبت می‌کند، بعد به شخصی که پشت تلفن بود گفت باید هرچه زودتر قرار خواستگاری را بگذاریم.

حمید بعد از قطع‌کردن تلفن گفت مادرش می‌خواهد با من آشنا شود برای همین الان می‌توانیم به خانه آنها برویم. من به این پیشنهاد حمید مشکوک شدم و بهانه آوردم و گفتم فعلا وقت مناسبی نیست.»سارا در ادامه اظهاراتش گفت: «حمید وقتی این حرف من را شنید، ناگهان از جورابش یک چاقو بیرون کشید و آن را روی پهلوی خواهرم فشار داد و از من خواست بدون راه انداختن سر و صدا و جلب توجه حرکت کنم وگرنه سمیه را می‌کشد.

 ما هر دویمان خیلی ترسیده بودیم و مرگ را در برابرمان دیدیم برای همین به خواسته حمید عمل کردم و با راهنمایی او به سمت خانه‌ای راه افتادم. وقتی به مقصد رسیدیم آن پسر ما را داخل آپارتمان برد. در آنجا غیر از ما هیچ‌کس حضور نداشت.

او درها را قفل کرد و سپس من و سمیه را مورد تجاوز قرار داد و حمید از این صحنه‌ها فیلمبرداری نیز کرد.»سمیه-خواهر بزرگتر- نیز در بازجویی‌ها همین حرف‌ها را تکرار کرد و گفت:

 «حمید ما را تا نیمه‌شب در خانه زندانی کرد و بعد گفت اگر بخواهیم شکایت کنیم فیلم را پخش می‌کند. او همچنین تهدید کرد برای اینکه فیلم را منتشر نکند باید به او چند میلیون تومان بدهیم و در نهایت حمید گفت، می‌خواهد به خارج از کشور برود و به همین دلیل به این مبلغ نیاز دارد، ولی ما تصمیم گرفتیم از او شکایت کنیم.»

ماموران بعد از شنیدن اظهارات دو خواهر به محل سکونت متهم رفتند و او را بازداشت کردند. حمید در بازجویی‌ها به جرمش اعتراف کرد و سرانجام پرونده مراحل مقدماتی را پشت‌سر گذاشت و وی به زودی در دادگاه کیفری استان البرز محاکمه خواهد شد.


منبع: شرق